سوگ حالت اندوه و ناراحتی شدید در واکنش به از دست دادن شخص یا شی محبوب است. فقدان حضور عزیزان و مرگ آن ها تاثیرات بسیار عمیقی را بر روح و روان انسان بر جای می گذارد. کودکان هم مانند بزرگسالان این تجربیات ناخوشایند را در زندگی خواهند داشت، و درجات مختلفی از سوگ را مانند مرگ والدین، اقوام، دوستان، حیوانات خانگی، نقل مکان و مهاجرت و همچنین طلاق والدین را خواهند داشت.
اما در سوگواری کودکان با بزرگسالان تفاوت وجود دارد. کودکان بسیاری از هیجانات درونی خود را به زبان نمی آورند، بنابراین درک یک کودک توسط بزرگسالان سخت می شود. کودکان در صورتی که بزرگترها پاسخ های لازم را به آن ها نمی دهند و یا رفتارهای درستی را با کودک برای اینکه بتواند با مساله مرگ عزیزان کنار بیاید، در پیش نمی گیرند، بسیار در معرض آثار مخرب و جبران ناپذیری در آینده و بزرگسالی خود قرار می گیرند، از این رو در این مقاله واکنش کودک به سوگ، نگرش ها و برخوردهای غلط در مورد سوگ کودکان، نحوه برخورد صحیح با کودکان سوگوار ارائه شده است.
واکنش های کودک به سوگ
والدین باید اطلاعات مهمی در خصوص اینکه مسئله مرگ در کودکان چگونه شکل می گیرد، و چه احساساتی را در این دوران کودکان تجربه می کنند و راهکارهایی که از شدت ضربه و سنگینی پیامدهای سوگ در کودکان می کاهد، را کسب کنند. از کودکان نباید انتظار داشت به سرعت و بلافاصله موضوع مرگ را شرح بدهند و آن را حل کنند، گاه حتی تا نوجوانی طول می کشد تا کودک دریابد چه اتفاقی افتاده و مرگ چیست. واکنش به سوگ از هر فردی به فرد دیگر متفاوت است و اطرافیان کودک داغدیده باید آمادگی پذیرش و حمایت از او را داشته باشند. هنگام روبه رو شدن با مرگ فرد عزیزی، واکنش های کودک به سوگ در سنین مختلف عبارتند از:
واکنش کودکان به مرگ 0 تا 2 سالگی
کودکان در این سنین درکی از مرگ ندارند، در عین حال از 6 ماهگی به بعد کودکان ممکن است اعتراض کنند، زود و زیاد گریه و بهانه گیری می کنند، یا گوشه گیر و منزوی می شوند.
از 2 سالگی تا 7 سالگی
کودکان در این سنین خود محور هستند و پدیده ها را در لحظه تجربه می کنند، می فهمند و قادر به در نظر گرفتن دیدگاه دیگران نیستند. مرگ را پدیده ای گذرا و موقت و بازگشت پذیر می دانند. در واقع نمی فهمند که جسم متوفی دیگر زنده نمی شود، نمی فهمند که هر موجود زنده ای می میرد، و متوجه نیستند که متوفی دیگر قادر نیست که غذا بخورد و احساس کند و بفهمد. مرگ را با تعابیری مانند خواب، جدایی و مصدونیت توجیه می کنند.
از 7 سالگی تا 12 سالگی
کودکان متوجه می شوند که مرگ برگشت پذیر نیست، و رفته رفته به همیشگی بودن مرگ پی می برند، و مانند بزرگسالان مسئله مرگ را درک می کنند، ولی برای خودشان مرگی متصور نمی شوند، برای مثال فکر می کنند، فقط انسان های پیر می میرند. در این سن سوالات زیادی در خصوص جزئیات تولد، مرگ می پرسند و کم کم مرگ را می پذیرند، اما در بیان احساساتشان راحت نیستند.
سنین نوجوانی
درک نوجوانان از مرگ کامل می شود و مرگ را یک فرایند طبیعی در زندگی انسان ها می دانند. نوجوان به مانند بزرگسالان منزوی شده و یا ممکن است دچار احساس خشم یا گناه شوند، بی اشتهایی، فقدان تمرکز، افت تحصیلی، داشتن کابوس های شبانه، اجتناب از صحبت کردن در مورد فقدان پیش آمده از جمله سایر علامت هایی هستند که ممکن است نوجوان در واکنش به سوگ از خود نشان دهد.
نگرش ها و برخوردهای غلط در مورد سوگ کودکان
همه افراد در زندگی خود واکنش سوگ و فقدان را تجربه می کنند. توضیح مرگ به کودکان کار خیلی سختی است، به خصوص هنگامی که خود آن ها با غم مرگ عزیز دست به گریبان هستند. نگرش و انتظارات غلطی در مورد سوگ در کودکان وجود دارد که به برخی از آنها در زیر پرداخته می شود.
بچه ها در مراسم سوگواری شرکت نکنند.
این فکر اشتباه است. کودکان با شرکت در مراسم سوگواری می بینند که افراد چگونه همدیگر را آرام می کنند و دلداری می دهند و چگونه با جنازه عزیز خود خداحافظی کرده، در عین حال خاطرات او را حفظ می کنند. بهتر است، کودکان را در شرکت در مراسم آزاد بگذاریم و به او حق انتخاب بدهیم، اجبار برای شرکت در مراسم و یا عدم شرکت در مراسم سوگواری بار هیجانی شدیدی را برای کودک به همراه دارد. و اگر اجازه بدهیم در مراسمی که از نظر هیجانی بار کمتری را برای آن ها دارد شرکت کنند، با مرگ به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی انسان ها آشنا می شوند و آن را می پذیرند.
جلوی کودک داغدیده راجع به مرگ صحبت نکنیم.
بهتر است اجازه بدهیم که هرگاه نیاز دارد، صحبت کند و ما هم تمایلی به شنیدن صحبت هایش داشته باشیم، سوگ از دست دادن پیر شدن بیمار شدن همه جزئی از زندگی هستند، پس بهتر است اجازه دهیم بچه ها با این مقوله ها آشنا بشوند.
کودکان آنقدر کوچک هستند که سوگ را نمی فهمند.
از آنجایی که کودکان احساسات و افکارشان را به صورت کلامی نمی توانند بیان کنند، شاید این طور به نظر بیاید که آن ها دچار سوگ نمی شوند یا سوگواری کودکان را شبیه بالغین در نظر می گیریم و کودک فعال را سوگوار نمی دانیم. در حالی که کودکان علایم سوگ را در رفتار خود نشان می دهند، مانند گوشه گیری، نق زدن و لجبازی کردن، عصبانیت و خشم، مشکل خواب و یا اینکه ببینید کودک بد غذا شده است. هر کودکی به شیوه خاص خود سوگواری می کند.
اگر خدا می خواست او را از ما نمی گرفت.
این موضوع منجر به احساس خشم کودک نسبت به خدا می شود، برای مثال کودکی که مادرش را از دست داده پیش خود می گوید: من که بیشتر از خدا به مادرم احتیاج داشتم، این خودخواهی است. باید به کودک بگوییم که خدا در این درد و اندوه با توست و تو را کمک می کند تا این غم را تحمل کنی.
تو هنوز بچه ای بزرگ که بشوی همه چیز فراموشت می شود.
چنین توصیه هایی کودک را آرام نمی کند و باید بدانید که هیچ چیز دردناک تر از آن نیست که کودک فکر کند، روزی تصویر عزیز از دست رفته اش از خاطر او می رود، و فکر فراموشی در او احساس گناه و بی وفایی به وجود می آورد و بهتر است تاکید کنیم که یاد و خاطره عزیز از دست رفته همیشه در خاطرمان باقی خواهد ماند.
او به یک مسافرت طولانی رفته است.
در این صورت برای کودک این سوالات پیش می آید که چرا خداحافظی نکرد؟ کجا رفته؟ آیا برمی گردد؟ چرا مرا نبرد؟ پس با این حرف اضطراب در کودکان ایجاد نکنیم.
خداوند او را از ما گرفت چون او خیلی خوب بود.
ممکن است فکر کند که برای تمام آدم های خوب این اتفاق می افتد، در این صورت سوالاتی از این دست که اگر من بد بشوم خدا مرا نمی برد و یا اگر خوب باشم خدا من را با خود می برد، در ذهن کودک شکل می گیرد.
او تو را از آسمان ها نگاه می کند، پس بهتر است بچه خوبی باشی.
گاهی از کودک طبیعی است که رفتارهای اشتباهی سر بزند و در این مواقع کودک می ترسد و دچار آشفتگی می شود، و دائما نگران این است که مبادا اشتباه کند و بنابراین احساس گناه در کودک شکل می گیرد.
نحوه برخورد صحیح با کودکان سوگوار
از آنجایی که بزرگترها پاسخ های لازم را به کودکان نمی دهند یا رفتارهای درستی را در پیش نمی گیرند، ممکن است، کودکان به راحتی نیاموزند که به چه صورتی با مرگ و فقدان کنار بیایند و از این رو در آینده دچار مشکلات شخصی، غیرشخصی و اجتماعی شوند. از جمله روش های برخورد صحیح با کودکان سوگوار عبارتند از:
در مورد آنچه اتفاق افتاده است حقیقت را بگویید.
برای واکنش های هیجانی متعدد کودک آماده باشید.
اطلاعاتی که دارید را کم کم با کودک به اشتراک بگذارید.
از اینکه بگویید «نمی دانم» نترسید.
برای صحبت درمورد افکار و احساسات خودتان با کودک آماده باشید.
با یکدیگر گریه کنید.
به کودک اجازه دهید، روش خودش را برای سوگواری داشته باشد.
کودک را از گریه کردن منع نکنید، اکثر افراد پس از گریه احساس بهتری دارند و آرام تر به نظر می رسند.
یک فرد قابل اعتماد، متناسب با سن کودک در مورد مرگ فرد از دست داده با کودک صحبت کند. توضیحات ملموس و واضح باشد.
سوالات متداول
1- ✔️ واکنش کودک به سوگ چیست؟
✔️ واکنش به سوگ از هر کودکی به کودک دیگر و در سنین مختلف متفاوت است، جهت کسب اطلاع از واکنش کودک به سوگ در سنین مختلف به متن مقاله مراجعه نمایید.
2- ✔️ نگرش ها و برخوردهای غلط در مورد سوگ کودکان چیست؟
✔️ نگرش و برخوردهای غلطی در مورد سوگ در کودکان وجود دارد که به برخی از آنها مانند اینکه جلوی کودک داغدیده نباید راجع به مرگ صحبت کنیم، سایر نگرش ها و برخوردهای نادرست در متن مقاله ارائه شده است.
3- ✔️ نحوه برخورد صحیح با کودکان سوگوار چیست؟
✔️ بزرگتر ها باید پاسخ های لازم را به کودکان بدهند یا رفتارهای درستی را در پیش بگیرند تا کودکان در آینده دچار مشکلات شخصی، غیرشخصی و اجتماعی نشوند، نحوه برخورد صحیح با کودکان سوگوار در متن مقاله ارائه شده است.
پاسخ مشاور: سلام ممنون بابت بازخوردی که می دید. اینکه فرزندتان در چه سنی هست رو ذکر نکردید شاید مرگ را داره موقت و گذرا در نظر می گیره حتما محبت، حمایت و مراقبت از او را داشته باشید و ارتباط درست با او برقرار کنید.
پاسخ مشاور: سلام کتاب در این زمینه زیاده ولی برای مثال کتاب برای والدین درمان گام به گام سوگ و تروما در کودکان آلیسون سالوم مترجمان دکتر یاسمی نژاد و دکتر قادری؛ یا کتاب سوگ و داغدیدگی در کودکان و نوجوانان دکتر کلانتری انتشارات ارجمند برای خود کودکان هم کتابهای بسیار زیاد و خوبی در بازار همچون کتاب مرگ بالای درخت سیب انتشارات فاطمی؛ کتاب حق داری غمگین باشی انتشارات سروش؛با آیدا تا همیشه انتشارات پرتقال وجود دارد.