شاید برای شما تاحالا سوالاتی در مورد ناخودآگاه پیش آمده باشد، مثلا از چه چیزی تشکیل شده است؟ آیا می تواند روی افکار شما تاثیر بگذارد؟ چگونه افکار می توانند بر واقعیت تاثیر بگذارند؟ آیا می توانید ذهن ناهشیار خود را کنترل کرد؟ اگر چه او کسی نبود که آن را ارائه کرد، اما فروید اصطلاح ذهن ناخودآگاه را رایج کرد. او ذهن را با یک کوه یخ مقایسه کرد که بخش بزرگی از آن زیر آب است و ناهشیار است.
جالب است بدانید ما به راحتی می توانیم به ضمیر خودآگاه دسترسی داشته باشیم، اما به ضمیر ناخودآگاه نه. با این حال آنها به شرطی شدن ما متصل هستند. ناهشیار افراد شامل موارد بسیار زیادی بوده و هر چه نسبت به عملکرد آن آگاه تر باشید زندگی راحت تری خواهید داشت. در این مقاله در مورد ضمیر ناخودآگاه اطلاعات داده شده است.
ضمیر ناخودآگاه چیست
روانکاو مشهور زیگموند فروید معتقد بود که رفتار و شخصیت از تعامل ثابت و منحصر به فرد نیرو های روانشناختی متضاد ناشی می شود که در سه سطح مختلف آگاهی عمل می کنند: نیمه خودآگاه یا نیمه هشیار، خودآگاه یا هشیار و ناخودآگاه یا ناهشیار. نیمه هشیار شامل هر چیزی است که به طور بالقوه می تواند به ذهن خودآگاه وارد شود.
ذهن خودآگاه شامل تمام افکار، خاطرات، احساسات و آرزوهایی است که ما در هر لحظه از آنها آگاه هستیم. این جنبه ای از پردازش ذهنی ماست که می توانیم منطقی درباره آن فکر و صحبت کنیم. این بخش شامل حافظه ما نیز می شود، که همیشه بخشی از آگاهی نیست، اما می توان آن را به راحتی بازیابی کرد و به آگاهی رساند.
ضمیر ناخودآگاه که ناهشیار نیز نامیده می شود، مجموعه ای از فعالیت های ذهنی در یک فرد است که بدون آگاهی او انجام می شود. زیگموند فروید اظهار داشت که چنین فرآیند های ناخودآگاهی ممکن است بر رفتار فرد تاثیر بگذارد، حتی اگر خودش نتواند در مورد آنها گزارش دهد. فروید و پیروانش احساس می کردند که رویا ها و لغزش های زبانی واقعا نمونه های پنهانی از محتوای ذهن ناخودآگاه هستند که بسیار تهدید آمیز است و نمی توان مستقیما با آنها روبرو شد. در ضمن بیشتر محتویات ناخودآگاه غیر قابل قبول یا ناخوشایند در نظر گرفته می شوند، مانند احساس درد، اضطراب یا تعارض.
برخی از نظریه پردازان (به عنوان مثال روانشناس تجربی ویلهلم وونت) نقش فرآیند های ناخودآگاه را انکار کردند و روانشناسی را به عنوان مطالعه حالات خودآگاه تعریف کردند. با این حال به نظر می رسد وجود فعالیت های ذهنی ناخودآگاه به خوبی ثابت شده است و همچنان یک مفهوم مهم در روانپزشکی مدرن است.
فروید بین سطوح مختلف آگاهی تمایز قائل شد. به عنوان مثال خواندن این مقاله یک فعالیت آگاهانه است. حفظ داده هایی که به راحتی به آگاهی می رسند، یک فعالیت مخصوص نیمه هشیار است. برای مثال ممکن است کسی به آدرس خود در لحظه فکر نکند اما وقتی از او پرسیده می شود، به راحتی آن را به خاطر می آورد. داده هایی که نمی توان با تلاش در یک زمان خاص به خاطر آورد، اما ممکن است بعدا به خاطر آورید، در سطح ناهشیار نگهداری می شوند. به عنوان مثال در شرایط عادی ممکن است یک فرد از اینکه در کودکی در کمد حبس شده است آگاه نباشد. اما تحت هیپنوتیزم ممکن است این تجربه را به وضوح به یاد بیاورد.
ضمیر ناهشیار اطلاعات را سریعتر از ضمیر هشیار پردازش می کند، اما نه باهوش تر و نه احمق تر از ذهن خودآگاه است. این بخشی ضروری از عملیات ذهنی عادی ما است، زیرا بیشتر رفتار های انسان محصول ترکیبی از فعالیت مغز خودآگاه و ناخودآگاه است. برای مثال موقع دوچرخه سواری حرکت پاها بر روی رکاب کاملا خودکار است، اما توجه به حرکت فرمان و ایستادن در مواقع لازم هشیار است.
کارکرد ضمیر ناخودآگاه چیست
هنگام مفهوم سازی ذهن ناخودآگاه، مقایسه ذهن با یک کوه یخ می تواند مفید باشد. هر چیزی در بالای آب نشان دهنده آگاهی خودآگاه است در حالی که هر چیزی زیر آب نشان دهنده ضمیر ناخودآگاه است. در نظر بگیرید که اگر یک کوه یخ را به طور کامل ببینید چگونه به نظر می رسد. تنها بخش کوچکی از کوه یخ در واقع در بالای آب قابل مشاهده است. آنچه از سطح نمی توان دید، حجم عظیمی از یخ است که قسمت اعظم کوه یخ را تشکیل می دهد که در اعماق زیر آب فرو رفته است.
چیزهایی که آگاهی خودآگاه ما را نشان می دهند، صرفا نوک کوه یخ هستند. بقیه اطلاعاتی که خارج از آگاهی هشیار هستند در زیر سطح قرار دارند. اگرچه ممکن است این اطلاعات آگاهانه قابل دسترسی نباشد، اما همچنان بر رفتار فعلی تاثیر می گذارد. مغز یک اندام بسیار شلوغ است که بدن را اداره می کند، دائما اطلاعات را از طریق حواس دریافت می کند، تصمیم می گیرد و همه در یک زمان اتفاق می افتد. ناخودآگاه موتور پردازش اطلاعات است و بیشتر عملکرد انسان در آن انجام می شود. مهم این است که ذهن اطلاعات را دریافت کند تا اینکه بداند چگونه آنها را به دست آورده است.
در ضمن زیگموند فروید استدلال کرد که افکار، خاطرات و انگیزه های غیر قابل قبول می توانند در ضمیر ناخودآگاه سرکوب شوند. برای مثال عصبانیت نسبت به مادر، خاطرات سوء استفاده و آزار در دوران کودکی و نفرت از یکی از اعضای خانواده ممکن است در ناخودآگاه سرکوب شود. ناخودآگاه بیشتر مخزن غرایز پست است و فروید معتقد بود که با استفاده از درمان روانکاوی می توان به ناخودآگاه دست یافت و خاطرات و احساسات سرکوب شده اغلب منشا مشکلات روانی هستند.
کارل یونگ مفهوم فروید را با تمایز بین ضمیر ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی گسترش داد. ناخودآگاه شخصی شبیه ناخودآگاه پویای فروید است، در حالی که ناخودآگاه جمعی مخزنی برای دانش جمعی بشریت است. این شامل کهن الگو هایی مانند پرسونا و فرزانه است که رفتار انسان را هدایت می کند.
در ضمن این یک باور غلط است که مردم تنها از 10 درصد مغز خود استفاده می کنند. علاوه بر این شما در واقع از بسیاری از چیزهایی که می دانید ناخودآگاه استفاده می کنید. به عنوان مثال هنگامی که مغز مهارت های پیچیده ای مانند تایپ کردن را به دست آورد، آنها را به ناخودآگاه منتقل می کند. شما آنها را به طور خودکار اجرا می کنید، بدون اینکه نیازی به جمع آوری دانش درباره مکان هر حرف روی صفحه کلید داشته باشید و به سختی تصمیم بگیرید که چگونه کلید مناسب را بزنید.
راه های ورود به ناهشیار
فروید معتقد بود که آگاهی بخشیدن به محتویات ناخودآگاه برای تسکین پریشانی روانی مهم است. اخیرا محققان تکنیک های مختلفی را بررسی کرده اند تا به نحوه تاثیرگذاری ناخودآگاه بر رفتار ها کمک کنند. روش های مختلفی وجود دارد که اطلاعات ذهن ناخودآگاه را می توان به آگاهی خودآگاه رساند یا توسط محققان مطالعه کرد. در اینجا برخی از راه های ورود به ذهن ناهشیار مطرح شده است.
1تداعی آزاد
فروید معتقد بود که می تواند احساسات ناخودآگاه را با استفاده از تکنیکی به نام تداعی آزاد به آگاهی برساند. او از بیماران خواست که آرام باشند و هر چه به ذهنشان می رسد را بدون توجه به اینکه چقدر ممکن است پیش پا افتاده، بی ربط یا شرم آور باشد، بگویند. با ردیابی این جریان های فکری، فروید معتقد بود که می تواند محتویات ضمیر ناخودآگاه را در جایی که خواسته های سرکوب شده و خاطرات دردناک دوران کودکی وجود دارد، کشف کند.
2تعبیر خواب
فروید همچنین پیشنهاد کرد که رویا ها مسیر دیگری برای آگاهی از ناخودآگاه هستند. در حالی که اطلاعات ضمیر ناخودآگاه ممکن است گاهی در خواب ظاهر شود، او معتقد بود که اغلب به شکل مبدل است. به این ترتیب از دیدگاه فروید تعبیر خواب مستلزم بررسی محتوای تحت اللفظی یک رویا (معروف به محتوای آشکار) برای کشف معنای پنهان و ناخودآگاه رویا (محتوای نهفته) است. فروید همچنین معتقد بود که رویاها نوعی برآورده شدن آرزوها هستند. از آنجایی که این تمایلات ناخودآگاه را نمی توان در زندگی بیداری بیان یا تجربه کرد، او معتقد بود که در رویا ها بیان می شوند.
3ذهن آگاهی
شما همچنین می توانید از طریق ذهن آگاهی، ضمیر ناخودآگاه و تداعی آزاد خود را درگیر کنید. ذهن آگاهی منجر به سرگردانی ذهن و ظاهر شدن تداعی های ناخودآگاه می شود. این حرکت به طور کلی خلاقیت و حل مسئله را بهبود می بخشد. می تواند به ما کمک کند تا کنترل قصد و اعمال خود را دوباره به دست آوریم. می تواند به ما کمک کند تا بفهمیم در درون ما چه می گذرد که نیاز به توجه دارد. آنچه ما را بر می انگیزد یا به ما انگیزه می دهد می تواند به سادگی با مشاهده افکار ظاهر شود.
با تغییر به سمت توجه به افکار خود در حالی که بر لحظه حال تمرکز می کنید شروع می شود. به پذیرش آنها توجه کنید و تمرین کنید، چه خوشایند باشند و چه نباشند. با در نظر گرفتن ذهنیت ناظر نسبت به افکار خود، ببینید چه ارتباطی برقرار می شود. اینجاست که ارتباط شروع می شود.
تاثیرات ناخود آگاه چیست
همانطور که مطرح شد ناهشیار بخش بزرگی از ذهن را در بر می گیرد و افکار، باورها و احساسات ضمیر ناخودآگاه می توانند به طور بالقوه باعث تعدادی از مشکلات از جمله موارد زیر شوند.
خشم
تعصب و جانبداری
رفتار های اجباری
تعاملات اجتماعی دشوار
پریشانی
مشکلات در روابط
فروید معتقد بود که بسیاری از احساسات، تمایلات و عواطف ما سرکوب شده یا از آگاهی خارج می شوند، زیرا آنها به سادگی بیش از حد تهدید کننده هستند. همانطور که مطرح شد او معتقد بود که گاهی اوقات این امیال و آرزوهای پنهان خود را از طریق رویا ها و لغزش های زبانی می شناسند.
فروید همچنین معتقد بود که تمام غرایز و تمایلات اساسی ما نیز در ضمیر ناخودآگاه وجود دارد. برای مثال غرایز مرگ و زندگی در ناخودآگاه یافت شد. غرایز زندگی که گاهی اوقات به عنوان غرایز جنسی شناخته می شوند، آنهایی هستند که با بقا مرتبط هستند. غرایز مرگ شامل مواردی مانند افکار پرخاشگری، ضربه و خطر است.
چنین تمایلاتی از آگاهی دور نگه داشته می شوند زیرا ذهن خودآگاه ما اغلب آنها را غیر قابل قبول یا غیر منطقی می بیند. به منظور دور نگه داشتن این انگیزه ها از آگاهی، فروید گفت که افراد از تعدادی مکانیسم دفاعی مختلف برای جلوگیری از افزایش آگاهی آنها استفاده می کنند.
قدرت ذهن ناخودآگاه
کامپیوتر ها در ابتدا بر اساس مدل مغز طراحی می شدند و زمانی به آنها مغز الکترونیکی می گفتند. عملکرد بدن انسان بسیار شبیه به کامپیوتر های امروزی است یا بهتر است بگوییم، کامپیوتر ها به همان روشی عمل می کنند که پیچیده ترین واحد پردازشی که تاکنون وجود داشته است، رفتار می کند یعنی مغز انسان.
قدرتمند ترین و کم دسترس ترین قسمت مغز شما همان قسمتی است که طبق تعریف از آن بی اطلاع هستید، یعنی ناهشیار، قدرت ذهن ناخودآگاه بسیار بیشتر از ضمیر خودآگاه است و می تواند مقادیر عظیمی از اطلاعات را که از طریق حواس پنج گانه شما می آید پردازش کرده و در یک چشم به هم زدن آنها را به مغز شما برگرداند.
سوالات متداول
1- ضمیر ناخودآگاه چیست؟
ناخودآگاه که ناهشیار نیز نامیده می شود، مجموعه ای از فعالیت های ذهنی در یک فرد است که در اگاهی فرد نیست و در متن مقاله شرح داده شده است.
2- کارکرد ناخودآگاه چیست؟
افکار، خاطرات و انگیزه های غیر قابل قبول می توانند در ضمیر ناخودآگاه سرکوب شوند که در متن مقاله توضیح ان ارائه شده است.
3- راه های ورود به ناهشیار چیست؟
فروید معتقد بود که آگاهی بخشیدن به محتویات ناخودآگاه برای تسکین پریشانی روانی مهم است که در متن مقاله راه های ورود به آن شرح داده شده است.
پاسخ مشاور: بله فروید بیشتر از همه به این مسئله پرداخت
پاسخ مشاور: بله طبق نظریه ها بزرگتر هست
پاسخ مشاور: بله