مالیخولیا

برای مشاوره در مورد مالیخولیا

شاید تا به حال نام بیماری مالیخولیا را شنیده باشید، مالیخولیا زیر شاخه افسردگی است. افراد مبتلا به افسردگی مالیخولیایی اغلب احساس ناامیدی و گناه شدید می کنند. آنها ممکن است احساس خوشبختی را به سختی به دست بیاورند، حتی زمانی که اتفاقات خوبی در زندگی آنها رخ می دهد.

اگرچه درمان مالیخولیا ممکن است دشوار باشد، اما بهبودی امکان پذیر است. یک متخصص بهداشت روان آموزش یا همان روانشناس دیده می تواند به افراد مبتلا به مالیخولیا کمک کند تا با علائم خود کنار بیایند. این بیماری نیز مانند دیگر اختلالات روانی علائم تشخیص داشته و علت آن به عوامل مختلفی وابسته است. در این مقاله در مورد بیماری مالیخولیا بیشتر توضیح داده شده است.

مالیخولیا چیست

افسردگی مالیخولیایی شکلی از اختلال افسردگی اساسی (MDD) است که با ویژگی های مالیخولیایی خود را نشان می دهد. اگرچه افسردگی مالیخولیایی به عنوان یک اختلال مشخص دیده می شد، اما انجمن روانپزشکی آمریکا دیگر آن را به عنوان یک بیماری روانی جداگانه نمی شناسد. در عوض مالیخولیا در حال حاضر به عنوان یک علائم مشخص کننده افسردگی اساسی است، یعنی یک نوع فرعی از آن دیده می شود.

افسردگی اساسی یک وضعیت سلامت روان قابل توجه است که با احساس مداوم و شدید غم و ناامیدی مشخص می شود. این اختلال می تواند بسیاری از زمینه های زندگی، از جمله کار، مدرسه و روابط را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین ممکن است بر خلق و خو و رفتار و همچنین عملکرد های فیزیکی مختلف مانند اشتها و خواب تاثیر بگذارد. افراد مبتلا به MDD اغلب علاقه خود را به فعالیت هایی که زمانی از آنها لذت می بردند از دست می دهند و در انجام روز مشکل دارند. گاهی اوقات، ممکن است احساس کنند که زندگی ارزش زیستن ندارد.

شدت و نوع علائم افسردگی اساسی از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. برخی از افراد علائم سنتی آن را تجربه می کنند، در حالی که برخی دیگر به سندرم های اضافی مانند مالیخولیا و کاتاتونیا مبتلا می شوند. بیشتر علائم را می توان با درمان کنترل کرد، که ممکن است شامل دارو درمانی و گفتگو درمانی باشد.

تاریخچه مالیخولیا چیست

در سال 400 قبل از میلاد، بقراط فیلسوف یونانی این نظریه را مطرح کرد که بدن انسان حاوی چهار مایع اصلی است، دموی، صفرای سیاه، صفرای زرد و بلغم. زمانی که این مایعات در بدن تعادل نداشتند، یک انسان بیمار می شد. بیش از حد صفرای سیاه باعث مایوس شدن و ترس در فرد می شود. یونانی ها به این حالت مالیخولیا می گویند. این اولین اصطلاحی بود که برای افسردگی استفاده شد و اولین راهی بود که از طریق آن افسردگی مورد مطالعه قرار گرفت.

در دوران رنسانس، اروپایی ها مالیخولیا را نشانه نبوغ خلاق می دانستند. آنها آن را از طریق هنر، مد و آثار مکتوب تجلیل کردند. اما در قرن 18، این اصطلاح به ریشه های بالینی خود بازگشت. در حدود قرن نوزدهم، مردم واژه افسردگی را مترادف با مالیخولیا به کار می بردند. نوشته های زیگموند فروید در درباره قتل، سوگواری و مالیخولیا به مدرن شدن مفهوم مالیخولیا در تعریف فعلی آن کمک کرد.

علائم بیماری مالیخولیا چیست

بیماری مالیخولیا به احتمال زیاد باعث علائم فیزیکی می شود و نه فقط احساس ناراحتی یا گریه کردن. شاید انرژی نداشته باشید احساس پوچی کنید و نتوانید شادی را احساس کنید و حرکات و افکار شما ممکن است کند شود.

دو علائم افسردگی مالیخولیایی اصلی عبارتند از:

شما توانایی لذت بردن از فعالیت های زندگی خود را از دست داده اید.
شما نمی توانید به لذت به شیوه ای مثبت پاسخ دهید.

افسردگی مالیخولیایی با موارد زیر نیز مشخص می شود:

خواب بی کیفیت از زود بیدار شدن
از دست دادن اشتها یا کاهش وزن
مشکل در تمرکز یا حافظه
احساس پوچی یا عدم پاسخگویی
احساس گناه بیش از حد
احساس ناامیدی
افکار خودکشی

مالیخولیا چیست

علائم روانی حرکتی: اگر افسردگی مالیخولیا دارید، ممکن است رفتارهای شما تغییر کند. مثال ها عبارتند از:

تغییر گفتار، یا صحبت کردن با صدا های مختلف یا مکث هنگام صحبت کردن
حرکات چشم مانند نگاه ثابت یا عدم تماس چشمی هنگام صحبت با افراد است.
حرکت آهسته سر، اندام ها یا تنه شما
حالت خمیده
اغلب دست زدن به صورت یا بدن

بدن درد: برخی تحقیقات نشان می دهد که حدود 70 درصد از افراد مبتلا به افسردگی مالیخولیا نیز می توانند درد اسکلتی عضلانی داشته باشند.

علت افسردگی مالیخولیایی

تغییرات در مغز و مسیر های هورمونی می تواند به بروز افسردگی مالیخولیایی کمک کند. هیپوتالاموس، غده هیپوفیز و غدد فوق کلیوی ممکن است به درستی کار نکنند. این مسیر، محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) نامیده می شود. این غدد مواد شیمیایی آزاد می کنند که استرس و اشتها را تنظیم می کند.

در افسردگی مالیخولیایی، ممکن است سطوح بالایی از کورتیزول، هورمون استروئیدی که توسط غدد فوق کلیوی شما در هنگام استرس ساخته می شود، داشته باشید. محور HPA شما آن را تنظیم می کند. این بر بسیاری از عملکرد های مختلف بدن شما از جمله اشتها، متابولیسم و حافظه تاثیر می گذارد. همچنین ممکن است تغییراتی در سیگنال های مغز به نام نورون ها داشته باشید. این سیگنال ها بر نحوه واکنش شما به محیط اطراف تاثیر می گذارد.

به طور کلی دلایل دقیق افسردگی مالیخولیا مشخص نیست، اما ژنتیک، سابقه خانوادگی، تروما های گذشته، مواد شیمیایی مغز و هورمون ها ممکن است نقش داشته باشند. افراد مسن، بیماران بستری و کسانی که ویژگی های روان پریشی از خود نشان می دهند در معرض خطر بیشتری برای افسردگی مالیخولیک هستند.

راه های تشخیص مالیخولیا چیست

پزشک یا یک متخصص سلامت روان افسردگی مالیخولیایی شما را بر اساس علائم و نشانه های شما تشخیص می دهد. شما باید یکی از دو علامت اصلی افسردگی مالیخولیک را داشته باشید، یعنی از دست دادن توانایی لذت بردن از زندگی یا عدم پاسخگویی به فعالیت های لذت بخش در زندگی. شما همچنین باید حداقل سه مورد از این علائم را داشته باشید:

از دست دادن اشتها یا کاهش وزن قابل توجه

ناامیدی نه به خاطر غم و اندوه یا از دست دادن یکی از عزیزان

تغییرات روانی حرکتی

خلق و خوی افسرده که در صبح بدتر از شب است

حداقل 2 ساعت زودتر از آنچه می خواهید بیدار شوید

احساس گناه شدید

درمان بیماری مالیخولیا چیست

درمان افسردگی و مالیخولیا اغلب شامل دارو درمانی و روان درمانی است. از آنجایی که عوامل بیولوژیکی به عنوان علل اولیه افسردگی مالیخولیا در نظر گرفته می شوند، دارو اغلب بخش مهمی از درمان است. روان درمانی ممکن است در جهت تغییر باور ها یا عادات ناسالم و یافتن راه های بهتر برای مقابله با مشکلاتی باشد که باعث بروز دوره های افسردگی می شود. برخی درمان های اضافی برای کسانی که به داروها یا روان درمانی پاسخ نمی دهند نیز وجود دارد. در ادامه درمان های مالیخولیا مطرح شده است.

دارو درمانی

برای مالیخولیا، دارو اغلب بخشی از برنامه درمانی است، زیرا اعتقاد بر این است که ریشه بیولوژیکی دارد. به عبارت دیگر، از آنجایی که معمولا توسط شرایط بیرونی ایجاد نمی شود، به نظر می رسد دلایل افسردگی مالیخولیایی عمدتا به دلیل ساختار ژنتیکی باشد و عملکرد مغز، نیاز به دارویی دارد که روی علل بیولوژیکی مانند عملکرد مغز اثر می گذارد. انواع داروهای ضد افسردگی که ممکن است برای افسردگی مالیخولیا استفاده شوند عبارتند از:

مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs): این داروها با تغییر نحوه عملکرد انتقال دهنده عصبی سروتونین در مغز عمل می کنند و در نتیجه خلق و خو را بهبود می بخشند. انواع متداول شامل پروزاک (فلوکستین)، پاکسیل (پاروکستین)، زولافت (سرترالین) و لکساپرو (اسیتالوپرام) است.
مهارکننده های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین (SNRIs): این دارو ها بر نحوه عملکرد سروتونین و نوراپی نفرین در مغز تاثیر می گذارند. انواع رایج آن سیمبالتا (دولوکستین) و افکسور (ونلافاکسین) است.
مهارکننده های بازجذب نوراپی نفرین و دوپامین (NDRIs): ولبوترین (بوپروپیون) تنها دارویی در این دسته است که بر نوراپی نفرین و دوپامین اثر می گذارد.
داروهای ضد افسردگی غیر معمول: این داروها بر مواد شیمیایی مغز که به نظر می‌رسد خلق و خو را بهبود می بخشند، تأثیر می گذارند. نمونه هایی از داروها در این دسته عبارتند از Remeron (میرتازاپین)، Oleptro (ترازودون)، Trintellix (vortioxetine) و Viibryd (ویلازودون).
داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TCAs): این ها داروهای ضد افسردگی نسل اول هستند و ممکن است عوارض جانبی بیشتری نسبت به نسخه های جدید داشته باشند. این کلاس شامل توفرانیل (ایمی پرامین)، پاملور (نورتریپتیلین) و آمی تریپتیلین است.
مهارکننده های مونوآمین اکسیداز (MAOIs): این دسته از قدیمی ترین دارو های ضد افسردگی است که می تواند عوارض جانبی جدی داشته باشد، اما ممکن است گزینه خوبی برای افراد خاص باشد. داروهای اصلی در این دسته عبارتند از Parnate (ترانیل سیپرومین)، Nardil (فنلزین) و Marplan (ایزوکاربوکسازید).

تحقیقات نشان می دهد که افسردگی مالیخولیایی به دارو های ضد افسردگی سه حلقه ای بهتر از SSRI ها، روان درمانی یا مداخلات اجتماعی پاسخ می دهد.

روان درمانی

روان درمانی یا گفتار درمانی همیشه به اندازه سایر انواع افسردگی برای درمان افسردگی مالیخولیایی مفید نیست. حتی پس از درمان، علائم شما ممکن است بعدا دوباره عود کند، اما این امکان وجود دارد که افسردگی خود را با کمک پزشک و متخصصان سلامت روان مدیریت کنید.

برخی درمان شناختی رفتاری (CBT) را برای مالیخولیا ارزیابی کرده اند و مشخص کرده اند که مزایای خاصی دارد. تمرکز CBT شناسایی افکار، احساسات و رفتار هایی است که بر رفاه روزانه شما تاثیر می گذارد. روش های جدید تفکر در مورد شرایط فعلی و واکنش های رفتاری جدید منجر به بهبود خلق و خو می شود.

کمک به خود

از آنجایی که افسردگی مالیخولیایی با چنین احساسات عمیق غمگینی، از دست دادن لذت و عدم علاقه به فعالیت های روزانه مشخص می شود، می تواند اختلالات عمده ای در نحوه عملکرد فرد در بسیاری از زمینه های زندگی ایجاد کند. اگر مشکوک هستید که علائم مالیخولیک دارید، باید با پزشک صحبت کنید. با این حال، برخی از کارها وجود دارد که می توانید برای مدیریت علائم خود و تکمیل درمان های مبتنی بر دارو انجام دهید.

اصلاحات سبک زندگی که ممکن است به بهبود خلق و خوی شما کمک کند شامل ورزش منظم، گذراندن وقت با دوستان و عزیزان، خوردن یک رژیم غذایی سالم، مراقبه و پیروی از یک برنامه خواب ثابت است. با این حال، یادآوری این نکته مهم است که علائم افسردگی مالیخولیک می تواند همه این موارد را بسیار دشوار کند. هنگامی که داروهای شما شروع به اثر می کنند، ممکن است برای شما آسان تر باشد که این تغییرات را در برنامه روزانه خود وارد کنید.