ازدواج با فرد بچه دار

برای مشاوره در مورد ازدواج با فردی که بچه دارد

عاشق یک نفر شدن می تواند با بالا رفتن سن و تغییر روابط پیچیده تر شود و زندگی های گذشته ما در آن تاثیر زیادی دارد. زمانی که برای تشکیل یک رابطه باید فرزندان شخص دیگری را نیز در نظر بگیرید، می تواند تصمیم سختی باشد و نباید ساده گرفته شود. کنار آمدن با فرزندان دیگران، به خصوص زمانی که به تربیت فرزندان عادت ندارید، می تواند تغییری ناگهانی و مخرب در شرایط زندگی باشد، اگرچه می تواند واقعا مفید نیز باشد.

ازدواج با فردی که بچه دارد، چه مرد و چه زن شرایط خاص خود را داشته که باید قبل از هر اقدامی نسبت به آن آگاه بود. شرایط زندگی فردی که بچه دارد قطعا با فردی که مسئولیت و باری از این جهت ندارد، متفاوت است. در این مقاله در مورد ازدواج با فردی که بچه دارد صحبت شده است.

مشکلات ازدواج با فردی که بچه دارد

داشتن یک شریک با فرزندان از رابطه قبلی به دلایل زیادی می تواند چالش برانگیز باشد. کودکان یادآوری دائمی از رابطه قبلی شریک زندگی شما هستند. حتی اگر پذیرفته باشید که فرزندان شریک زندگی شما بخشی از زندگی آن ها هستند، ممکن است روی اینکه شریک سابق همسرتان نیز بخشی از زندگیشان باشد، فکر نکرده باشید. بنابراین ازدواج با فردی که بچه دارد مشکلاتی دارد که در اینجا برخی مطرح شده اند.

اگر شما و همسرتان در رابطه ایمن نباشید یا اینکه رابطه هنوز در روز های اولیه خود باشد، نیاز به دیدن و برقراری ارتباط با همسر سابق شریکتان می تواند احساس خطر برای شما ایجاد کند.

ممکن است گاهی تعجب کنید که وفاداری های شریک زندگی تان تا چه حد است، ممکن است به نظر برسد که نیازهای خانواده قبلی او همیشه بر نیازهای شما اولویت دارد.

بچه ها ابتدا آنجا بودند و از والدینشان درخواست طلاق نکردند. آنها از هم پاشیدگی خانواده خود را پشت سر گذاشته اند و همچنان مجبورند خود را با ساختار خانواده در حال تغییر وفق دهند. بنابراین گاهی توجه همسر بر آن ها بیشتر است، بنابراین احساس حسادت طبیعی است.

دشوار است که بدانید چه نوع رابطه ای می توانید با فرزندان شریک زندگی خود داشته باشید.

وقتی شریک زندگی شما با همسر سابق خود مشکل دارد، می تواند فشار زیادی بر روابط شما وارد کند. شما می خواهید کمک کنید اما احساس ناتوانی در تغییر وضعیت دارید.

گاهی مشکلات مالی به مشکلات دیگر در ازدواج با فردی که فرزند دارد، اضافه می شود که این مورد به شدت اضطراب زا نیز هست.

راه های موفقیت در ازدواج با کسی که بچه دارد

عاشق شدن با کسی که از رابطه قبلی فرزندانی دارد به دلایل زیادی می تواند ترسناک، چالش برانگیز و طاقت فرسا باشد. اما راه های زیادی برای موفقیت در ازدواج با فردی که بچه دارد هست که در اینجا مطرح شده است.

عجله نکنید.

در این فرآیند عجله نکنید و در نتیجه گیری در مورد فرزندان همسر خود نیز عجول نباشید. به رابطه زمان کافی بدهید تا به آرامی رشد کند و انتظار نداشته باشید که فورا از بچه ها خوشتان بیاید یا آن ها از شما خوششان بیاید.

خودآگاه باشید.

در چنین شرایطی از احساسات، خواسته ها و نیازهای خود آگاه باشید. در چنین شرایطی چه احساسی دارید؟ چرا زحمت می کشید؟ چه چیزی باعث ایجاد یا تحریک چنین احساساتی می شود؟ آیا این کار برای شما مناسب است؟ این همان چیزی است که می خواهید؟ آیا حاضرید به این امر متعهد شوید؟ علاوه بر این، از روند فکر خود آگاه باشید. فقط به این دلیل که چیزی فکر می کنید، به این معنی نیست که درست است. بگذارید این احساسات و افکار ظاهر شوند. آنها را به رسمیت بشناسید و آگاهانه آنها را کنار بگذارید.

زمینه مشترک را پیدا کنید.

در حالی که مجبور نیستید فرزندان شریک خود را دوست داشته باشید، تلاش برای یافتن نوعی زمینه مشترک با آنها سودمند است. این افراد را قادر می‌ سازد تا بدون توجه به سن یا تجربه زندگی، در سطح شخصی پیوند و ارتباط برقرار کنند. در موقعیت های چالش برانگیز، به دنبال هر چیزی که ممکن است با آن‌ها اشتراک داشته باشید، بگردید، حتی اگر چیز ساده ای مانند یک برنامه تلویزیونی، یک آهنگ یا هنرمند مورد علاقه، یک سرگرمی، یک ورزش یا تیم مورد علاقه یا هر چیز دیگری باشد.

ازدواج با فردی که بچه دارد

صادق باشید و ارتباط برقرار کنید.

صادق بودن و برقراری ارتباط با شریک زندگی در مورد احساس خود در چنین موقعیتی حیاتی است. یک زمان خوب و یک فضای خصوصی پیدا کنید که بتوانید این مبارزه را با شریک زندگی خود به اشتراک بگذارید. هیچ احساسی را با کودک مطرح نکنید و سعی کنید زمانی که شما، شریک زندگیتان یا هر دو ناراحت هستید یا در وسط دعوا به سر می برید، از مطرح کردن صحبت جلوی کودک خودداری کنید. ارتباط سالم سودمند است زیرا نه تنها به شما اجازه می دهد بخشی از ناامیدی و احساسات خود را رها کنید، بلکه به شریک زندگی تان نیز اجازه می دهد دیدگاه شما را بهتر درک کند.

همسر خود را درگیر کنید.

همسر خود را بیشتر درگیر کنید و از او بخواهید بیشتر وارد عمل شود. اگر رفتار و نگرش کودک به گونه ای است که پذیرش او را برای شما دشوارتر می کند، درباره راه ها و کارهایی که هر دو می توانید برای بهبود این وضعیت یا به نوعی بهبود رابطه انجام دهید، صحبت کنید. با این حال، در اینجا باید مراقب باشید و در دام این فرض قرار نگیرید که رفتار یک شبه تغییر می کند، اگر اصلاحتی تغییر کند.

محترم و مهربان باشید.

ممکن است رفتارهای بی ادبانه، بی احترامی و لجبازی از سوی کودکان دریافت کنید که این امر پذیرش کودکان و رعایت مهربانی و احترام نسبت به آنها را دشوارتر می کند. در اینجا، توجه به این نکته مفید است که کودکان ممکن است نگرش منفی به عنوان ابراز وفاداری نسبت به والدین دیگر داشته باشند. بچه ها ممکن است به دلیل از دست دادن خانه غمگین شوند، از فکر دوست داشتن یا نزدیک شدن به شما احساس گناه کودکانه کنند و ممکن است پنهانی امیدوار باشند که والدینشان ممکن است روزی دوباره به هم برسند.

کودکان ممکن است نتوانند این را به روشی سالم بیان کنند، بنابراین ممکن است از طریق رفتارهای دشوار واکنش نشان دهند. این رفتار ممکن است احساسات دیگری مانند غم و اندوه، درماندگی، سردرگمی و رنجش را بپوشاند که ممکن است بیان نشود. متأسفانه این اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد. اگر رفتار کودکان نسبت به شما تغییر نکند، ممکن است لازم باشد حد و مرزهایی تعیین کنید، درست همانطور که با هر کس دیگری که با شما رفتاری غیر محترمانه دارد تعیین می کنید. با وجود همه اینها مهربانی و توجه نشان دهید.

درک کنید که کودک در کجا قرار دارد.

در ازدواج با فردی که بچه دارد، این مفید بوده و از اهمیت بالایی برخوردار است. وقت بگذارید و به درستی درک کنید که بچه ها در کجا هستند. در اینجا، سن، مرحله رشد و تجربه آنها از مراقبت توسط هر یک از والدین را در نظر داشته باشید. با توجه به این، سعی کنید درک کنید که آنها به طور واقع بینانه قادر به انجام چه کاری هستند. ممکن است متوجه شوید که انتظارات شما از کارهایی که کودکان می توانند یا باید انجام دهند ممکن است با توانایی های آنها مطابقت نداشته باشد. درک این موضوع ممکن است از پذیرش روان تر حمایت کند.

خود را فراموش نکنید.

گرفتار شدن در این خانواده آماده ممکن است آسان باشد، اما مهم است که لحظه ای وقت بگذارید و آنچه را که برای خود می خواهید در نظر بگیرید. آیا دوست داشتن فرزند همسرتان برای شما کافی است؟ آیا شما فرزندان خود را می خواهید؟ آیا او به فکر داشتن فرزندان بیشتر است؟ همه این سوالات باید در نظر گرفته شوند. قبل از اینکه به عنوان بخش ثابتی از زندگی شریک زندگیتان وارد شوید، باید این بحث را داشته باشید و به یک توافق برسید. از حقوق و خواسته های خود صرفه نظر کردن ممکن است در آینده شما را دچار مشکل در روابط زناشویی کند.

تغییرات بعد از ازدواح با فردی که فرزند دارد

قطعا پس از ازدواج با فردی که فرزند دارد، شرایط زندگی شما عوض می شود. علاوه بر تغییرات بعد از ازدواج، وجود یک بچه نیز مسئولیت هایی به همراه دارد. به خصوص اگر بیشتر اوقات فرزند پیش شما بوده و فقط اخر هفته ها و یا چند روز در ماه پیش والد دیگر است.

بنابراین دریابید که شریک زندگیتان چقدر از شما به عنوان والد جدید انتظار دارد. آیا او از شما می خواهد که اگر فرزندش شکم درد داشته باشد، نصف شب بیدار شوید؟ آیا از شما انتظار می رود که هر شب برای کل خانواده آشپزی کنید. قبل از خواب برای بچه ها داستان بخوانید؟ بنابراین شریک زندگی شما ممکن است تمام مسئولیت های فرزندپروری را از شما بخواهد. با این حال عدم انتخاب مسئولیت یا عدم اختیار برای تصمیم گیری می تواند بد باشد.

همه این تصور را دارند که حداقل دو سال اول ازدواج ماه عسل خواهد بود، فقط دو نفر و تمام عشقشان به هم، اما وقتی همسرتان بچه دارد، این دوره به محض اینکه ماه عسل تمام شود، به پایان می رسد، و سپس واقعیت محور می شود. بنابراین اغلب به جای گذراندن شب های رمانتیک دو نفره احتمالا همسرتان باید به کودک غذا بدهد و یا با مسائل او دست و پنجه نرم کند.

در ازدواج با کسی که فرزند دارد، ممکن است چند هفته طول بکشد تا فرزندان ناتنی با شما ارتباط برقرار کنند و ممکن است سال ها طول بکشد. متغیرهای زیادی مانند سن فرزندان، توانایی والدین برای مشارکت موثر و مشارکت فعال شما با کودکان ممکن است در این مورد وجود داشته باشد. سرگرمی یا فعالیتی را برای به اشتراک گذاشتن با کودکان پیدا کنید. زمان با کیفیتی را با آنها بگذرانید، اما همچنین متوجه شوید که آنها به مدتی تنها با والدین بیولوژیکی خود نیاز دارند. به خصوص در ابتدای رابطه خود، مطمئن شوید که آنها هنوز احساس می کنند ارتباط آنها با والدینشان خاص و محکم است.