راز رسیدن به هدف چیست

برای مشاوره در مورد رسیدن به اهداف

همه ما می دانیم که "هدف گذاری" بسیار مهم است، اما به یاد داشته باشید که تعیین هدف تنها یکی از مراحل سفر برای رسیدن به آن است. برای تعیین یک هدف، باید تصمیم بگیرید که چه چیزی را می خواهید به دست آورید و این مسئله خیلی مهم است. هدف گذاری آسان است اما رسیدن به هدف کمی تلاش بیشتری را می طلبد.

اما این روزها کلمه اهداف زیاد مطرح می شود. به حدی که می تواند گیج کننده باشد که هدف واقعا چیست. داشتن جاه طلبی و تعیین اهداف بخش بزرگی از شخصیت شماست، پس آن را ساده نگیرید. چه دلتان برای دویدن در ماراتن، راه اندازی یک کسب و کار یا کم کردن سایز لباس، همه چیز دست یافتنی است. فقط ذهنیت درست را می طلبد. در این مقاله راز رسیدن به هدف شرح داده شده است.

اهمیت هدف گذاری در رسیدن به اهداف

هدف گذاری زمانی رخ می دهد که شما آرزویی را در ذهن دارید و سپس برای رسیدن به هر هدفی برنامه ریزی می کنید تا به آن برسید و با اهداف بزرگتری که می خواهید برای بهبود زندگی خود به آن دست یابید، پیش بروید. شما باید برای هر رویا یا چشم اندازی که امیدوارید به آن دست یابید، برنامه ای ایجاد کنید. وقتی اهداف را به درستی تعیین می کنید، در حال تدوین برنامه ای برای موفقیت هستید. شما باید از منطقه امن خود خارج شوید، اینگونه است که به بهترین حالت خود تبدیل می شوید.

وقت گذاشتن برای فکر کردن به آنچه در زندگی می خواهید به شما احساس هدف می دهد. به عنوان مثال می توانید یک برنامه 5 ساله بر اساس آن چه می خواهید زندگی شما در پنج سال آینده به نظر برسد، ایجاد کنید. داشتن این برنامه بلند مدت می تواند به شما کمک کند از رویاپردازی به انجام واقعی آن حرکت کنید. در محل کار، تعیین اهداف کمک می کند تا مسیر روشنی را مشخص کنید که می خواهید تیم خود به کجا برود. همچنین به تعیین انتظارات اعضای مختلف تیم کمک می کند.

ذاتا هدف گذاری آگاهانه به شما چیزی می دهد که آرزوی آن را داشته باشید. داشتن یک هدف خاص به شما انگیزه می دهد تا بهترین کار را انجام دهید. به عنوان یک عضو تیم، داشتن یک چشم انداز روشن برای دستیابی به هدف الهام و انگیزه ایجاد می کند و شما را برای کنترل آینده هدایت می کند.

راز رسیدن به هدف چیست

یکی از عناصر کلیدی یک زندگی شکوفا و رضایت بخش، داشتن هدفی است که به ما امکان می دهد اشتیاق خود را پیدا کنیم، اهداف مهم را دنبال کنیم و در نهایت با شادی واقعی زندگی کنیم. بسیاری از ما بدون اینکه به طور فعال در مورد هدفی که می خواهیم به آن دست یابیم فکر کنیم به زندگی خود ادامه می دهیم. اما برای رسیدن به اهداف راهی را باید پیش گرفت که در اینجا شرح داده شده است.

اهداف خود را تعریف کنید.

ابتدا، هدف و نیت خود را روشن کنید. می خواهید چه کسی باشید؟ چگونه می خواهید زندگی کنید؟ چگونه می خواهید آن را انجام دهید؟ سپس جاده هایی را که به اهداف شما منتهی می شود و موانع سر راهتان را کشف کنید. اغلب، این موانع به فرصت هایی برای رشد و تغییر تبدیل می شوند.

هدف در مورد قصد است، داشتن اهدافی که به ایجاد چارچوبی برای برنامه ها و تحقق زندگی شما کمک می کند. این اهداف می توانند از نظر دامنه بزرگ یا کوچک باشند. اگر می خواهید سالم تر غذا بخورید، انگیزه بیشتری برای خرید میوه ها و سبزیجات خواهید داشت.

به تصویر بزرگ نگاه کنید، سپس جزئیات را پر کنید.

از زمانی که شما کوچک هستید، اطرافیان شما از والدینتان گرفته تا جامعه در کل بر شما تاثیر می گذارند، به شما می گویند که چه چیزی مهم است و چگونه انتظار دارند زندگی کنید. در حالی که این تاثیرات می تواند مفید باشد، یافتن معنا و هدف خود بسیار مهم است. ساده ترین راه برای شروع این است که به تصویر بزرگ نگاه کنید و سپس جزئیات کوچک را بررسی کنید.

اهداف خود را بنویسید.

هدف خود را از تصورات خود خارج کنید و به یک تکه کاغذ وارد کنید. سپس این به یک شرح تصمیم تبدیل می شود. فرآیند نوشتن هدف یا اهداف، ضمیر ناخودآگاه را وادار می کند تا تعهدی را که شما برای کار در جهت هدف خود داده اید، بپذیرد. پیشنهاد شده است که هدف خود را نه تنها یک بار، بلکه یک بار هر روز صبح بنویسید تا تمرکز خود را در طول روز روی آن حفظ کنید.

یک ددلاین تعیین کنید.

تاریخ رسیدن به هدف را تعیین کنید که تا آن زمان هدف خود را کامل کرده باشید. اگر هدف شما چالش برانگیز تر، بزرگتر و پیچیده تر است، آن را به مراحل کوچکتر تقسیم کنید و برای هر مرحله جداگانه یک ددلاین تعیین کنید. این تاریخ های مهم را در دفتر خاطرات یا برنامه ریز کامپیوتری خود قرار دهید.

روی طرز فکر خود کار کنید.

شما می توانید مدت ها قبل از رسیدن به هدف اول، روی فکر خود کار کنید. یک رویکرد مثبت و نیمه پر لیوان را دیدن برای هر جنبه ای از زندگی خود از جمله افکار خود در مورد چگونگی دستیابی به اهدافتان ایجاد کنید. کتاب های الهام بخش را بخوانید، با سایر افراد با انگیزه در ارتباط باشید و به خودتان اعتقاد داشته باشید. در هر فرصتی روی نگرش خود کار کنید. این یک روند مادام العمر باقی بماند.

مهارت های خود را توسعه دهید.

بسیار ممکن است که یک هدف جدید مستلزم یادگیری یک مهارت جدید باشد یا به نوعی رشد شخصی نیاز داشته باشد. دریابید که به چه دانش جدیدی نیاز دارید، یا چه مهارت های جدیدی را باید توسعه دهید. بهترین منبع برای کسب این دانش را بیابید و عاقلانه سرمایه گذاری کنید تا دارایی های مورد نیاز خود را در مسیر موفقیت توسعه دهید.

اولین قدم را بردارید.

مهم این است که معطل نکنید. لحظه ای که نیاز به اقدام واقعی است، به مانعی گیر نکنید. نیازی نیست صبر کنید تا همه چیز درست شود. همین حالا شروع کنید و در حین حرکت، تنظیمات را انجام دهید. اولین قدم را بردارید اگر منتظر لحظه ای باشید که همه چیز در یک راستا باشد، هرگز شروع نخواهید کرد. این اولین قدم همیشه سخت ترین قدم برای برداشتن است. هنگامی که شروع کردید، مرحله بعدی کمی آسان تر خواهد بود، و مرحله بعد از آن دوباره آسان تر خواهد بود. سعی کنید قدم اول خود را آسان کنید تا به آن متعهد شوید. این شما را تشویق می کند تا در اسرع وقت آن را انجام دهید، بنابراین به سرعت سفر رسیدن به هدف خود را شروع کنید.

راز رسیدن به هدف

متعادل باشید.

وسواس در تعیین هدف آسان است. شما گیر افتاده اید و برای رسیدن به جایی که می خواهید باشید، دست به هر کاری می زنید. با این حال این کار خطر فرسودگی و فشار روانی زیاد را به همراه دارد. از همان ابتدا با اهداف خود واقع بین باشید. انگیزه داشتن خوب است، اما به یاد داشته باشید که شما نیز انسان هستید و مانند دیگران به استراحت و ریکاوری نیاز دارید. یک جدول زمانی ایجاد کنید و هر روز یا هر هفته زمان کافی را برای کار روی هدف خود اختصاص دهید. به عنوان مثال اگر می خواهید وارد یک مسابقه 10 هزار نفری شوید، اولین گام شما باید طراحی یک برنامه تمرینی باشد. برنامه ای که مقدار مناسب تمرین را بدون خطر خستگی انجام دهد.

تا تکمیل هدف ادامه دهید.

بعید است مسیر تکمیل نهایی هدف شما یک مسیر مستقیم و ساده باشد. وقتی با اولین موانع یا مشکلات مواجه شدید تسلیم نشوید. همیشه نتیجه نهایی را متمرکز نگه دارید، هیجان و اشتیاق خود را حفظ کنید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید. به هر مشکلی که با آن برخورد می کنید به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد نگاه کنید. هر روز حداقل یک کار را انجام دهید که شما را کمی به هدفتان نزدیک تر کند. این پیشرفت رو به جلو در مسیر موفقیت خود را تا رسیدن به نتیجه نهایی متوقف نکنید.

به خود پاداش دهید.

هنگامی که هدف خود را کامل می کنید، مهم است که برای این دستاورد به خود پاداش دهید. به دستاورد های خود نگاه کنید و از رضایتی که موفقیت به همراه دارد لذت ببرید. این به ضمیر ناخودآگاه آموزش می دهد تا بر فعالیت هایی تمرکز کند که نتایج موفقیت آمیزی به همراه دارد. هنگامی که از پاداش خود لذت بردید، هدف بعدی خود را تعیین کنید و آن را بزرگتر و چالش برانگیز تر از قبل کنید.

همه ما می توانیم اهدافی داشته باشیم، اما برای اینکه موفق باشید باید تمرکز داشته باشید. شما باید این مهارت های اساسی را برای تعیین و رسیدن به اهداف خود هر بار بدانید، درک کنید و دنبال کنید.

تاثیر مغز در رسیدن به اهداف

افرادی که به سطوحی از موفقیت رسیده اند می دانند که راز رسیدن به اهداف در این نیست که برای رسیدن به آن ها چه می کنید، بلکه این است که وقتی شکست می خورید چه می کنید، شما به تلاش کردن ادامه می دهید یا خیر. و اگر کار نکرد، خوب، روش دیگری را امتحان کنید و ادامه دهید. شما به تلاش خود ادامه می دهید تا در نهایت یک پیشرفت ایجاد کنید. برندگان با دانستن چگونگی دستیابی به اهداف به دنیا نمی آیند، آن ها تا رسیدن به اهداف خود استقامت می کنند.

دستیابی به اهداف بسیار فراتر از کار سخت و فداکاری است. تحقیقات نشان می دهد که یادگیری چگونگی دستیابی به اهداف یک موضوع روانشناسی و شیمی مغز است. وقتی هدفی را تعیین می کنید، ابتدا مغز شما اهمیت احساسی آن را ارزیابی می کند. سپس میزان تلاشی را که برای رسیدن به آن لازم است ارزیابی می کند. اهدافی با اهمیت عاطفی بالا را ترجیح می دهد و این جمله را اثبات می کند: «هرجا تمرکز می رود، انرژی جریان می یابد». مغز شما اهدافی را که بیشترین اهمیت را برای شما دارند، اولویت بندی می کند، اهدافی که تمام انرژی خود را روی آن ها متمرکز می کنید.

حتی علم بیشتری برای دستیابی به اهداف وجود دارد، ثابت شده است که تعیین اهداف دشوار و در عین حال خاص منجر به عملکرد بهتر می شود. مغز شما عاشق چالش است. اهداف بزرگ، بخش هایی از مغز را فعال می کنند که آن را برای دنبال کردن آماده می کنند. شما می توانید با تعیین اهداف معنادار، چالش برانگیز و خاص، تمایل طبیعی مغز را به سمت هدف گذاری در دست بگیرید.