بیشتر زنان از زمان لقاح، تولد تا والد شدن با فرزندان خود ارتباط برقرار می کنند. اما برخی از مادران برای تطبیق دادن خود تلاش می کنند و از مادر شدن می ترسند. آیا از نظر انسانی ممکن است یک مادر از فرزند خود بیزار و متنفر باشد؟ محققان دریافته اند که مادر شدن نسبت به 20 تا 30 سال پیش سخت تر به نظر می رسد، تا حدی به این دلیل که مادران بیشتر مسئول مراقبت از کودک و مسئولیت های شغلی هستند و تا حدودی به دلیل افزایش خطرات ناشی از تاثیرات بیرونی، مانند استفاده بیشتر از مواد مخدر و الکل و فشار همسالان که توسط رسانه های اجتماعی تشدید شده است.
در عین حال، این محققان دریافته اند که ما بیشتر از گذشته نسبت به مادران انتقاد می کنیم، احتمالا به دلیل تمایل بیشتر به سرزنش کردن مادران برای مشکلات روانی و عاطفی فرزندانشان. از طرفی هم گاهی فرزندان به دلیل عوامل ذکر شده و یا عوامل دیگر عشق مادر نسبت به خود را حس نکرده و تصور می کنند که مادر از او متنفر است. در این مقاله در مورد تنفر داشتن از فرزند و علت آن صحبت شده است.
تنفر داشتن از فرزند
همانطور که ذکر شد بسیاری از مادران در دنیای امروزی مسئولیت های زیادی را بر عهده داشته و مدام زیر ذره بین هستند، به همین دلیل بسیاری مواقع دچار افسردگی و فرسودگی شده که منجر به احساسات منفی و حتی تنفر از فرزند خود می شود. افسردگی اغلب زمانی رخ می دهد که زنی سعی می کند اشتباهات مادرش را تکرار نکند، اما متوجه می شود که آنقدر ها هم که فکر می کرد آسان نیست. این تفاوت بین رویا ها و واقعیت، همراه با برخی از خواسته های طاقت فرسا والدین، می تواند منجر به سردرگمی، خشم، غم، اضطراب و افسردگی در بهترین مادران شود.
یکی از مظاهر این احساسات زنانی هستند که از مادر بودن ناراضی هستند و حداقل در برخی مواقع از فرزندان خود بیزارند. مشکلات روانی زمانی به وجود می آیند که باور کنند این احساسات اشتباه است و سعی می کنند آنها را نادیده بگیرند. در عوض برای آنها مفیدتر است که بفهمند این احساسات بخشی طبیعی و حتی سالم از فرزندپروری است. یادگیری تحمل احساسات منفی بدون اینکه همیشه بر اساس آنها عمل کنید، یک جنبه دشوار و در عین حال مهم از روابط انسانی است.
والدینی که این پویایی را درک می کنند می توانند الگوهای خوبی برای کودکان باشند که یاد می گیرند خشم خود را کنترل کنند و راحت شدن با طیف وسیعی از احساسات امکان دسترسی بیشتر به یک رابطه غنی تر و پیچیده تر با کودکان را با رشد آنها در بزرگسالی فراهم می کند. بخشی از مشکل بسیاری از مادران این است که دیدگاه ایده آلانه آنها از مادری، اعتراف به هرگونه فکر دوم درباره تصمیم هایشان برای بچه دار شدن را دشوار می کند. طبق گفته جامعه و اغلب باورهای خودشان، زنان باید فرزندان خود را دوست داشته باشند و همیشه از مادر بودن لذت ببرند و تنفر از کودک خود هیچ جا پذیرفته شده نیست.
اما چه چیزی در مورد یک کودک نوپا عصبی، یک کودک 5 ساله که زیاد گریه می کند یا یک نوجوان متخاصم دوست داشتنی است؟ و چه کسی در ذهن درست خود از تمیز کردن مدفوع کودک لذت می برد؟ در سراسر فرهنگ ها و قاره ها، جامعه این ایده آل مادر شدن را طرح می کند و با فهرستی از کارهایی که مادران نباید انجام دهند یعنی سیگار کشیدن، داشتن رابطه جنسی معمولی، کار به جای مرخصی زایمان، اهمیت زیادی برای مادر شدن قائل می شود.
مصاحبه ها این واقعیت را برجسته می کند که بسیاری از زنانی که مادری را انتخاب کرده اند با این درک دردناک دست و پنجه نرم می کنند که همیشه نسبت به فرزندان خود احساس محبت و یا حتی مهربانی ندارند. علاوه بر این، اگر آنها نتوانند به آن تصویر ایده آل عمل کنند، معمولا برای مشکلات فرزندانشان تا مدتها در بزرگسالی سرزنش می شوند.
علت تنفر مادر از فرزند پسر
وقتی مادری از پسرش متنفر است، می تواند موقعیتی باشد که درک آن دشوار است. دلایل زیادی می تواند وجود داشته باشد که چرا یک مادر ممکن است از پسرش متنفر باشد و هر موقعیتی منحصر به فرد است. برخی از دلایل احتمالی می تواند شامل موارد زیر باشد: سرکش بودن پسر، احساس ناراحتی یا حمایت نشدن از مادر، بیمار یا مجروح بودن پسر یا مشکلات و کشمکش های مادر.
صرف نظر از دلیل، تنفر از فرزند پسر خود می تواند برای هر دو طرف درگیر مخرب باشد. مادر ممکن است احساس گناه و شرم کند، در حالی که پسر ممکن است احساس سردرگمی و طرد شدن کند. هر دو طرف نیاز به کمک حرفه ای برای حل این احساسات دارند. با گذشت زمان و حمایت، این امکان وجود دارد که مادر و پسر هر دو رابطه خود را ترمیم کنند و با هم پیش بروند.
در برخی موارد ممکن است مادر توسط پسرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد و این باعث ایجاد احساس تنفر شدید می شود. دلیل هرچه که باشد، مهم است که به یاد داشته باشید که نفرت از فرزندتان هرگز راه حل نیست. وقتی مادری از پسرش متنفر است، ممکن است به طرق مختلف تحقیر نوجوان را از خود نشان دهد. ممکن است او را به شدت مورد انتقاد قرار دهد، از عشق و حمایت عاطفی از او خودداری کند، یا حتی از نظر جسمی یا عاطفی از او سوء استفاده کند.
علت تنفر مادر از فرزند دختر
شاید تعجب کنید که چرا برخی از مادران از دختران خود متنفرند. در واقع حتی در نظر گرفتن اینکه یک زن ممکن است از فرزندش متنفر باشد، عجیب به نظر می رسد. متاسفانه، گزارش های خبری نشان می دهد که این یک اتفاق رایج است. برای روانشناسان، عوامل متعددی می تواند منجر به این نتیجه شود.
چرا مادرها نسبت به دخترانشان بد هستند؟ حسادت زنانه یکی از دلایل اصلی روابط ناخوشایند مادر و دخترش است. در اینجا رابطه با نوزاد معمولا عالی است. با این حال هنگامی که کودک کم و بیش مستقل شد، همه چیز به اشتباه پیش می رود. در برخی موارد، مصیبت دختر از 3 سالگی شروع می شود و در برخی دیگر از سنین قبل از بلوغ یا در دوران بلوغ شروع می شود.
ریشه چنین حسادت و تنفر از فرزند دختر ساده است. آنها نمی توانند توجه پدر یا مرد دیگری را که با آنها در رابطه هستند به فرزندانشان بپذیرند. اینکه این توجه سالم باشد یا ناسالم، مهم نیست. او اغلب با دخترش بدرفتاری می کند، حتی اگر همسر یا شریک زندگی اش با او بدرفتاری کند. آنچه زمینه ساز این حسادت ناسالم است، عدم توجه در دوران کودکی است که باعث می شود او بخواهد همیشه مرکز زندگی شریک زندگی خود باشد. این رفتار نه تنها در زنان، بلکه در مردان نیز رایج است.
وقتی پدر از دخترش علیه مادر استفاده می کند. این پدیده نه تنها در دختران، بلکه در پسران نیز شایع است. برخی از شوهران خودخواه از فرزندان خود برای پوشاندن خیانت یا سایر عیوب خود استفاده می کنند. در اینجا این یک بازی بزرگسالان است که کودک نمی تواند آن را درک کند.
مادر از استفاده دخترش به عنوان سپر آگاه است که باعث می شود او عصبانی شود. پدر از این عصبانیت استفاده می کند تا کودک را تا حد بیشتری علیه مادر بچرخاند و مادر حتی نسبت به دخترش عصبانی تر واکنش نشان می دهد. اگر مادر نظر خود را تغییر ندهد، یا اگر پدر نتواند رفتار خود را تغییر دهد، این دستکاری روانی می تواند عواقب کشنده ای داشته باشد.
گاهی هم مثلا مادر در طول دوران کودکی رویای یک مدل یا بازیگر بودن را در سر می پروراند، در واقع مهم نیست که چه حرفه ای می خواهد. او نتوانسته به آن دست یابد. وقتی دختر از راه می رسد، دخترش را به یک نسخه کوچک از خودش تبدیل می کند. این گروه از مادران تمام امید خود را به دختر خود می گذارند و امیدوارند که او قدردان آنها باشد. اگر آنها خواسته های مادرشان را رعایت کنند، هیچ مشکلی پیش نمی آید، اما اگر خواسته او برآورده نشود، تنفر داشتن از دختر شکل می گیرد.
با تنفر از فرزند خود چه کنم
به جای احساس ناراحتی و گناه، راه هایی وجود دارد که می توانید رابطه سالم تری با فرزندتان ایجاد کنید و او را دوست داشته باشید. در اینجا چند راه برای از بین بردن حس تنفر از کودک خود مطرح شده است.
احساسات خود را بشناسید.
احساسات خود را از خود دور نکنید چون احساس گناه می کنید یا فکر می کنید دوست نداشتن فرزندتان اشتباه است. لازم نیست حقیقت احساسی را دوست داشته باشید، فقط باید آن را داشته باشید. تغییر نمی تواند آغاز شود مگر اینکه با خودتان در مورد احساستان صادق باشید. از خود بپرسید: "چه احساسی دارم و چرا؟" مهم است که این واقعیت را بپذیرید که همیشه فرزندانتان را دوست نخواهید داشت و آنها همیشه شما را دوست نخواهند داشت.
علت احساسات خود را شناسایی کنید.
زمانی را برای فکر کردن در مورد علت اصلی احساسات خود پیدا کنید. آیا تاثیرات خارجی بر رفتار فرزند شما تاثیر می گذارد، مانند مشکلات در مدرسه؟ یا بیشتر به انتظارات از پیش تعیین شده شما مربوط می شود؟ شاید شما فرزندتان را دوست ندارید زیرا او با شما بسیار متفاوت است یا شاید شما فرزندتان را دوست ندارید زیرا او رفتار ناهنجار می کند، سرکش و مخالف است و خانه شما را خراب می کند. همه اینها دلایل قابل درک برای احساس تنفر نسبت به فرزندتان هستند. چرا کسی را دوست بدارید که با شما بد رفتار کند؟
اگر اینطور است، سعی کنید به یاد داشته باشید که این رفتاری است که شما دوست ندارید، نه کودک. ما می توانیم فرزندانمان را دوست داشته باشیم و از رفتار آنها متنفر باشیم، اما گاهی اوقات این دو با هم درگیر می شوند. اگر به دقت نگاه کنید، ممکن است متوجه شوید که دوست نداشتن فرزندتان بیشتر به شما مربوط می شود تا او زیرا به واکنش شما نسبت به رفتار او مربوط است.
گاهی اوقات ما به عنوان والدین، با خاطرات دوران کودکی خود تحریک می شویم و باعث احساس بی کفایتی، ترس یا اضطراب می شویم. سپس آن احساسات را به فرزندانمان فرافکنی، یک نوع مکانیزم دفاعی، می کنیم. مثلا اگر در کودکی به دلیل نداشتن کارنامه درخشان به شدت مورد انتقاد قرار گرفتید، شاید وقتی فرزندتان از میانگین بالا پایین می آید به او سخت بگیرید.
انتظارات خود را مدیریت کنید.
فرزندتان را همان طور که هست بپذیرید و می توانید به سمت یک رابطه بهتر حرکت کنید. اگر فرزندتان با انتظارات شما متفاوت است، آن انتظارات را مدیریت کنید. به یاد داشته باشید، در نهایت، تنها کسی که می توانید کنترل کنید، شما هستید. بیاموزید که فاصله بین عمل فرزندتان و واکنش شما را پیدا کنید. اینجاست که می توانید یاد بگیرید والدینی آرام باشید و از نظر عاطفی مسائل را جدا کنید. مهم نیست فرزندتان چگونه رفتار می کند، به خودتان قول دهید که سعی کنید آرام بمانید.
فرزندتان را بهتر بشناسید.
برای انجام یک کار سرگرم کننده وقت بگذارید. بیاموزید که فرزندتان چه چیزهایی را دوست دارد و چه چیزهایی را دوست ندارد و چه چیزی باعث می شود که او عصبی شود. سعی کنید بدون قضاوت گوش دهید، کودکان زمانی که احساس می کنند مورد بررسی دقیق قرار می گیرند به احتمال زیاد واکنش منفی نشان می دهند. فرزند شما از فرصتی که برای باز شدن صحبت هایش و گفتن احساسش به شما است، قدردانی می کند.
سوالات متداول
1- علت تنفر مادر از فرزند پسر چیست؟
وقتی مادری از پسرش متنفر است، می تواند موقعیتی باشد که درک آن دشوار است که در متن مقاله علت آن توضیح داده شده است.
2- علت تنفر مادر از فرزند دختر چیست؟
حسادت زنانه یکی از دلایل اصلی روابط ناخوشایند مادر و فرزند دخترش است که در متن مقاله کامل شرح داده شده است.
3- با تنفر از فرزند خود چه کنم؟
به جای احساس ناراحتی و گناه، راه هایی وجود دارد که می توانید رابطه سالم تری با فرزندتان ایجاد کنید که در متن مقاله مطرح شده است.
پاسخ مشاور: نه لزوما خیل یاز والدین نحوه تربیت درست رو بلد نیستن