آیا شما تک فرزند هستید، یا تک فرزندی را می شناسید که او را لوس خوانده اند؟ آیا شنیده اید که می گویند کودکان تک فرزند می توانند در اشتراک گذاری، معاشرت با سایر کودکان و مدارا کردن مشکل داشته باشند؟ شاید حتی شنیده باشید که این کودکان در تنهایی بزرگ می شوند. آیا این به اصطلاح «سندرم تک فرزندی» شما را بیشتر مضطرب می کند که به فرزندتان خواهر یا برادر بدهید؟
حقیقت این است که تک فرزندان گاهی اوقات برچسب های بدی می خورند و این لزوما تضمینی نیست. اما این شهرت به برخی افراد اضطراب و به دیگران اجازه کلیشه سازی را در مورد داشتن یک فرزند می دهد. ممکن است تعجب کنید اگر بدانید که محققان و روانشناسان در مورد سندرم تک فرزندی چه می گویند. در این مقاله در مورد این سندروم و کودکان تک فرزندی صحبت شده است.
سندروم تک فرزندی چیست
سندرم تک فرزندی نظریه ای است که نشان می دهد کودکانی که خواهر و برادر ندارند، رئیس، لوس، خودخواه، موفق و تنها هستند. همچنین بیان می کند که تک فرزندان به دلیل عدم تعامل با سایر کودکان و به اشتراک گذاشتن مشکلات به دلیل توجه بی نظیر والدین خود، مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند. آیا تا به حال کسی شما را به دلیل تک فرزندی خودخواه یا لوس خطاب کرده است؟ یا آیا تا به حال تصور کرده اید که یک نفر به دلیل تک فرزند بودن با دیگران خوب نیست؟ یا شاید اگر بچه می خواهید، با خودتان فکر کرده اید که می خواهید بیش از یک بچه داشته باشید تا فرزندتان تنها نباشد.
تک فرزند بودن اغلب با تعدادی ویژگی همراه است، برخی منفی و برخی مثبت. مردم بر این باورند که تک فرزندان مستقل، خودخواه، لوس، ناتوان در اشتراک گذاری، بد قلق و حتی تنها هستند. سندروم تک فرزند اولین بار توسط روانشناسان در دهه 1800 معرفی شد. با این حال، تحقیقات اخیر نشان می دهد که این نظریه ممکن است لزوما دقیق نباشد.
ویژگی های منسوب به تک فرزندان چیست
همانطور که ذکر شد، کودکان تک فرزند معمولا صفات مختلفی را از دیگران دریافت می کنند که لزوما همه آن ها درست نیست و در افراد مختلف متفاوت است. در اینجا برخی از این ویژگی های کودکان تک فرزند مطرح شده است.
ویژگی های منفی منتسب به تک فرزند
این عقیده وجود دارد که تک فرزندان معمولا ناسازگار و خودخواه هستند و ترجیح زیادی برای زمان تنهایی دارند. اعتقاد بر این است که این کودکان این ویژگی ها را بروز می دهند، زیرا عادت کرده اند تمام نیازها، خواسته ها و هوس های خود را در سنین جوانی توسط والدین و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها دریافت کنند و باعث لوس شدن آن ها شده است. این امر فراتر از دارایی های مادی است، زیرا اعتقاد بر این است که تک فرزندان نیز عادت دارند که توجه بی نظیر والدین خود را دریافت کنند.
از آنجایی که آنها خواهر و برادری ندارند که با آنها تعامل داشته باشند، اعتقاد بر این است که تک فرزندان تنها و ضعیف هستند. همچنین اعتقاد بر این است که آنها قادر به سازش یا کار خوب با دیگران نیستند، زیرا مجبور نبوده اند اسباب بازی ها، فضا، هویت و توجه والدین خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. در بزرگسالی، اعتقاد بر این است که آنها خودخواه می شوند، تمرکز اولیه بر نیازهای خود دارند، برای مدیریت روابط با دیگران تلاش می کنند و مهارت های اجتماعی ضعیفی از خود نشان می دهند.
از آنجایی که تمام امیدهای والدین ممکن است به تنها فرزندشان باشد، کودک ممکن است برای دستیابی به سطوح بالای موفقیت در تحصیلات، فعالیت های فوق برنامه و مشاغل آینده تحت فشار باشد. اما در عوض بدون حضور رقبا برای والدین، ممکن است فرصت های بیشتری برای رسیدن به اهدافشان در اختیار آنها قرار گیرد.
از آنجایی که هیچ همسن و سالی در خانه وجود ندارد، تنها کودکان ممکن است نسبت به سایر کودکان فرصت کمتری برای درگیر شدن در تعاملات اجتماعی معمولی و روزمره داشته باشند. با زمان بزرگسالی به عنوان خروجی اجتماعی اصلی آنها، ممکن است در ابتدا زمان چالش برانگیزتری در ارتباط با سایر کودکان داشته باشند. آنها ممکن است با همسالان ناخوشایند به نظر برسند، اما در توانایی خود برای تعامل با بزرگسالان بسیار بالغ هستند.
ویژگی های مثبت منتسب به تک فرزند
این نظریه سندروم تک فرزندان بسیاری از ویژگی های مثبت را به کودکان تک فرزند نیز نسبت می دهد. به عنوان مثال، اعتقاد بر این است که توجه فراوان والدین و تمجید از دستاوردهای آنها باعث می شود این کودکان در طول زندگی خود موفق شوند. همچنین اعتقاد بر این است که تک فرزندان مستقل تر بوده و از زمان تنهایی خود بیشتر محافظت می کنند، زیرا عادت دارند زمان خود را به تنهایی بگذرانند و خودکفا باشند. همچنین اعتقاد بر این است که تک فرزندها نسبت به نیازهای دیگران حساس هستند، همانطور که به نیازهای والدین خود حساس هستند.
آیا سندروم تک فرزند واقعی است
نظریه سندرم تک فرزندان توسط روانشناسان در اواخر دهه 1800 و اوایل دهه 1900 ارائه شد. زیگموند فروید، عصب شناس اتریشی که مفهوم روانکاوی را پایه گذاری کرد، معتقد بود که این کودکان مستعد مسائل مربوط به هویت جنسی هستند و حتی به والدینی که یک فرزند دارند، در صورتی که قادر به باردار شدن مجدد نیستند، پیشنهاد کرد که فرزند دوم را به فرزندی قبول کنند. این توصیه بر اساس کار دو روانشناس بانفوذ دیگر در آن دوران بود که یک نظرسنجی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که کودکان تنها معمولا تعدادی ویژگی های عجیب و غریب و نامطلوب دارند. هال تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد تک فرزند بودن خود یک بیماری است.
در نیمه دوم قرن بیستم، تحقیقاتی که این سندروم را به چالش می کشد، شروع به ظهور کرد. یک تحقیق منتشر شده در سال 1987 اشاره می کند که سایر مطالعات تحقیقاتی انجام شده در آن زمان به این نتیجه رسیده اند که تک فرزند بودن عامل تعیین کننده رشد شخصیت نیست. در واقع، این بررسی همچنین نشان داد که عوامل دیگری مانند ترتیب تولد و اندازه خانواده لزوما آن طور که ما فکر می کنیم بر شخصیت فرد تاثیر نمی گذارد. اگرچه این نظریه رایج شده است، اما تحقیقات تجربی بسیار کمی از آن حمایت می کند. با این حال، آنها همچنان در فرهنگ عامه مورد اشاره قرار می گیرند.
تحقیقات نشان می دهد که تک فرزند بودن به طور خودکار باعث تفاوت های مشخص با کودکان خواهر و برادر دار نمی شود. درعوض، درک کنونی این است که ژنتیک، محیط، عوامل استرس زا و شرایط زندگی بسیار بیشتر پیش بینی کننده شخصیت هستند. تحقیقات همچنین نشان می دهد که سبک های فرزندپروری بین والدین تک فرزند و والدین چند فرزند تفاوت فاحشی ندارد و افرادی که تنها یک فرزند دارند، لزوما بیش از حد از فرزندشان محافظت نمی کنند یا احتمال دارد او را لوس کنند.
برخی از کودکان، صرف نظر از ترتیب تولد، خواه بچه اول، متوسط یا کوچکتر ممکن است نسبت به سایر کودکان برونگراتر یا درونگراتر باشند. آنها ممکن است اجتماعی تر یا مستقل تر از دیگران باشند. این ترجیحات احتمالا زمانی که کودک بالغ می شود و احساس راحتی فزاینده ای در هویت فردی خود، جدا از خانواده خود می کند، آشکارتر می شود.
پیامدهای نظریه سندروم تک فرزندی
محبوبیت تئوری سندرم تک فرزندی پیامدهایی بر طرز فکر ما نسبت به تک فرزندها و خانواده های آنها دارد. در اینجا برخی از پیامد های نظریه سندروم تک فرزندی شرح داده شده است.
کلیشه درست کردن برای تک فرزندان
این تئوری می تواند باعث شود افراد به شکلی ناعادلانه برای تک فرزندها کلیشه درست کنند. برخی از تک فرزندها ممکن است خجالتی، ترسو، مستقل یا خود شیفته باشند. با این حال، لزوما به این دلیل نیست که آنها بدون خواهر و برادر بزرگ شده اند و مطمئنا به این معنی نیست که همه تک فرزندها اینطور هستند. یا حتی بچه هایی که خواهر و برادر دارند این ویژگی ها را نخواهند داشت. وقتی فردی که اتفاقا تک فرزند است، هر یک از این ویژگی ها را نشان می دهد، مردم اغلب به سرعت انتقاد و قضاوت می کنند، در حالی که ممکن است به کودکانی که خواهر و برادر دارند، آزادی عمل بیشتری داده شود.
تغییر برنامه ریزی خانواده
این نظریه همچنین بر نحوه تفکر ما در مورد تنظیم خانواده تاثیر می گذارد. بسیاری از والدین ممکن است تصمیم بگیرند که بیش از یک فرزند داشته باشند زیرا نمی خواهند فرزندشان تنها بزرگ شود یا در معاشرت با مشکل مواجه شود. حتی افرادی که تمایلی به داشتن فرزند دوم ندارند ممکن است با فشارهای خانوادگی یا اجتماعی برای انجام این کار مواجه شوند، زیرا جامعه تمایل دارد خانواده های دارای یک فرزند را ناقص تلقی کند. کسانی که تصمیم می گیرند فرزند دوم نداشته باشند ممکن است اغلب به خاطر تصمیم خود مورد انتقاد قرار گیرند.
تنها ماندن تک فرزندان
مردم به طور کلی خودشیفتگی را یک صفت منفی یا نامطلوب می بینند، بنابراین ممکن است این کودکان از دیگرانی که آن ها را خودشیفته می دانند بیزار باشند و کودکان دارای خواهر و برادر ممکن است این افراد را به عنوان بخشی از یک گروه اجتماعی جداگانه دیده و ممکن است آنها را به چشم منفی ببینند. این ممکن است منجر به رفتار متفاوت همسالان با تک فرزند یا فرضیاتی در مورد ویژگی های تک فرزندان و تنهایی آن ها شود. در حالی که محققان هیچ مدرکی نیافتند که نشان دهد کودکان تنها خودشیفته تر هستند، بنابراین این ادعاها ممکن است منجر به قضاوت های غیر قابل توجیه علیه آنها شود.
مسئولیت خانواده
در فرهنگ هایی که تاکید زیادی بر خانواده های پرجمعیت و ایجاد میراث خانوادگی می شود، کودکان تک فرزند ممکن است تحت فشار زیادی قرار گیرند. نیاز به اطمینان از شکوفایی نسل بعدی خانواده، نوازش اضافی و ایجاد منابع مادی ممکن است بر سر تک فرزند ریخته شود.
نیاز به درمان برای تک فرزندان
برای بزرگسالانی که با استرس های عاطفی یا روانی سر می کنند، غیرعادی نیست که سعی کنند علت اصلی مبارزات خود را بیابند. اغلب اوقات، ما می خواهیم والدین یا مراقبان خود را به خاطر مشکلاتی که در بزرگسالی با آن مواجه می شویم، سرزنش کنیم. اگر احساس می کنید که وضعیت شما به عنوان تک فرزند به ناراحتی شما منجر شده است، ممکن است مفید باشد که از یک مشاور یا درمانگر کمک حرفه ای بگیرید. انجام این کار می تواند به شما کمک کند تا راه هایی برای تمرکز بر زمان حال پیدا کنید و به چالش هایی که در اینجا و اکنون با آن روبرو هستید رسیدگی کنید.
سوالات متداول
1- سندروم تک فرزند چیست؟
سندرم تک فرزندی نظریه ای است که نشان می دهد کودکانی که خواهر و برادر ندارند یک سری ویژگی داشته که در متن مقاله شرح داده شده است.
2- ویژگی های منسوب به تک فرزندان چیست؟
همانطور که ذکر شد، کودکان تک فرزند معمولا صفات مختلفی را از دیگران دریافت می کنند که در متن مقاله توضیح داده شده است.
3- آیا سندروم تک فرزند واقعی است؟
تحقیقات نشان می دهد که تک فرزند بودن به طور خودکار باعث تفاوت های مشخص با کودکان خواهر و برادر دار نمی شود که در متن مقاله شرح داده شده است.
پاسخ مشاور: سعی کنید با عمیق کردن رابطتتون با دوستان این کمبود رو جبران کنید
پاسخ مشاور: بله دقیقا