همه ما احتمالا می توانیم قبول کنیم که بزرگسالی گاهی اوقات سخت است. بین پرداخت به موقع صورتحساب ها، مراقبت از بچه ها و ایجاد فضایی برای تعاملات اجتماعی، همه چیز خیلی سریع جمع می شود و برخی از ما را درگیر می کند که آرزو کنیم می توانستیم برای همیشه از مسئولیت های خود بگذریم.
اما برای برخی، بزرگ شدن تقریبا غیرممکن به نظر می رسد، تا آنجا که نابالغی آنها می تواند روابط را خراب کند، مانع از اشتغال شود و تاثیری پایدار بر سلامت روحی و جسمی آنها بگذارد. بزرگ شدن برای افرادی که به سندرم پیتر پن دچار هستند، به ویژه دشوار است، اما برای شکستن چرخه نابالغی چه کاری می توانند انجام دهند و چه زمانی این یک مشکل واقعی است؟ در این مقاله در مورد سندرم پیترپن صحبت شده است.
سندرم پیتر پن چیست
سندرم پیتر پن (PPS)، اگرچه یک تشخیص شناخته شده نیست، یک اصطلاح روانشناسی رایج است که برای توصیف بزرگسالانی که در بزرگ شدن مشکل دارند، استفاده می شود. این اصطلاح از شخصیت خیالی پیتر پن، پسری جادویی که هرگز پیر نمی شود، گرفته شده است که توسط جی ام باری در سال 1902 خلق شد.
افراد مبتلا به این سندرم یک سری رفتار ها، ایدئولوژی ها و ویژگی های اجتماعی را از خود نشان می دهند که نابالغ تلقی می شوند. در بیشتر موارد، آنها ممکن است با تعهد، حفظ شغل، انجام کارهای خانه، همگام شدن با مسئولیت ها و داشتن جهت گیری هدفمند در زندگی خود مبارزه کنند. اگرچه در مردان و افرادی که در بدو تولد به آنها مرد اختصاص داده شده است (AMAB) شایع تر است، اما هر کسی با هر جنس یا جنسیتی می تواند رفتارهای مرتبط با این سندرم را ایجاد کند.
مثل پیتر پن، این افراد با شکست در پرتاب یا امتناع از رشد مواجه می شوند. آنها نوعی طبیعت خودمحور دارند و پیوسته از مسئولیت و تعهد دوری می کنند و مسئولیت های بزرگسالی را که اکثر مردم انجام می دهند، بر عهده نمی گیرند. اگرچه سندرم پیتر پن یک بیماری قابل تشخیص نیست، اما با اختلال شخصیت خودشیفته همپوشانی زیادی دارد. در حالی که افراد مبتلا به خودشیفتگی الگوی مشابهی از خودخواهی را با افرادی که سندرم پیترپن دارند از خود نشان می دهند، آنها همچنین تمایل به داشتن درجه بسیار بالاتری از اهمیت و استحقاق خود دارند.
با خودشیفتگی، فرد نه تنها خود محور است، بلکه احساس دستکاری روانی بیشتری ری بقیه دارد، همچنین نسبت به انتقاد بسیار حساس است و می تواند در یک لحظه به خشم تبدیل شود. افراد مبتلا به سندرم پیترپن ممکن است خیلی سریع خشمگین نشوند، اما تمایل دارند در حل تعارض اجتناب کنند و بیشتر به مکانیسم های مقابله ای ناسالم تکیه می کنند. این تمایل به فرار و اجتناب از تعهد وجود دارد.
تحقیقات نشان داده است که هر دو سبک فرزندپروری سهلگیرانه و بیش از حد محافظت کننده ممکن است عوامل بالقوه سندروم پیترپن باشند. با فرزند پروری سهل آمیز، کودک ممکن است در یادگیری اهمیت مرزهای سالم دچار مشکل شود. مرزها واقعا مهم هستند زیرا هر چه بیشتر یاد میگیریم و رشد می کنیم، مسئولیت های بزرگسالان را بر عهده می گیریم. و فرزندپروری بیش از حد محافظتی، هرچند با نیت خوب، ممکن است منجر به این شود که کودک در مراقبت از خود در برخی مناطق پایین خط مشکل داشته باشد.
علائم سندرم پیترپن
صرف نظر از عوامل بالقوه کمک کننده برای ایجاد این سندرم، در هسته اصلی این الگوهای رفتاری، مشکل در تحمل پریشانی یا توانایی تحمل احساسات ناراحت کننده وجود دارد.این احساسات ناراحت کننده می تواند با اضطراب، غم، تنهایی یا حتی زمانی که مورد انتقاد قرار می گیریم مرتبط باشد. برای افراد مبتلا به سندرم پیتر پن، تحمل پریشانی آن ها بسیار پایین است، که باعث می شود از موقعیت های خاصی اجتناب کنند، زیرا این تمایل وجود دارد که نمی توانند این احساسات سخت را نگه دارند یا تحمل کنند. اغلب، مسائل مربوط به رفتارهای مرتبط با پیترپن در روابط شخصی و محیط های کاری ظاهر می شود که در ادامه شرح داده شده است.
علائم در یک رابطه
در مراحل اولیه یک رابطه، افراد مبتلا به سندروم پیترپن ممکن است به دلیل کاریزما، حس ماجراجویی و ذهنیتشان، توجه زیادی را به خود جلب کنند. بودن در اطراف و کاوش در فعالیت های جدید سرگرم کننده است و طبیعت کودکانه آنها تقریبا دوست داشتنی است.
در ظاهر، ممکن است کمک به آنها در مواقعی که درگیر هستند یا حمایت از آنها در زمانی که ناگزیر در موقعیت سختی از نظر شغل، خانواده یا سایر مسئولیت های بزرگسالان قرار می گیرند، طبیعی به نظر برسد. اغلب، فردی که به این سندروم مبتلا است، ممکن است به دلیل سطح پایین تحمل پریشانی، برای چنین چیزهایی کمک بخواهد و اگر کسی این رفتار را با در اختیار گرفتن مسئولیت ها فعال کند، یک رابطه وابسته اغلب نتیجه آن است.
اما آنچه معمولا در طول زمان در این روابط اتفاق می افتد این است که فردی که از فرد مبتلا به سندرم حمایت می کند به نقطه ای می رسد که می گوید: «کافی است.» فرد مبتلا به پیترپن برای انجام کارهای دشوار مانند نوشتن رزومه، پرداخت صورتحساب یا جستجوی شغل، بیش از حد به شریک زندگی خود اعتماد دارد. این می تواند برای شریک حامی خیلی زود قدیمی شود. هنگامی که درگیری ها به وجود می آیند یا فردی که سندرم پیترپن دارد با عدم بلوغ خود مواجه می شود، حتی داشتن یک گفتگوی سالم و سازنده ممکن است دشوار باشد.
بسیاری از افراد دیگر را به خاطر کاستی ها یا رفتارهایشان و فقدان بینش شخصی سرزنش می کنند. بدون اینکه بتوانند پریشانی را تحمل کنند، شنیدن هر گونه انتقادی واقعا سخت است و بنابراین، حل و فصل مناقشه بسیار دشوار می شود. به همین دلیل، ممکن است فردی با این مشکل را ببینید که در مدت زمان بسیار کوتاهی از یک رابطه به رابطه دیگر می پرد.
علائم در محل کار
از آنجایی که تمایل به عدم تعهد وجود دارد، افراد مبتلا به سندرم پیتر پن اغلب ممکن است مشکلاتی در زمینه اشتغال و مدیریت مشکل داشته باشند. حتی شروع فرآیند درخواست ممکن است دشوار باشد، اما اگر آنها شغلی پیدا کنند و با درگیری مواجه شوند، ممکن است کشتی را رها کرده و بدون پاسخگویی به کارهای خود به سمت شغل بعدی که می توانند پیدا کنند فرار کنند. بخشی از بزرگسال بودن این است که بپذیریم چیزهایی در زندگی وجود دارند که بسیار پیش پا افتاده هستند. گاهی باید به سر کار بروید، در حالی که حوصله ندارید. "افرادی که این سندرم را دارند این را نمی پذیرند."
به طور کلی افراد دارای سندرم پیترپن ویژگی های زیر را دارند:
-
مشکل در پذیرش مسئولیت ها و تعهد
-
مسائل مربوط به کار و علایق شغلی
-
بیهوده بودن و خود محور بودن
-
مشکل در کنترل رفتار تکانشی
-
اتکا به دیگران
-
پرهیز از انتقاد
علت سندرم پیترپن
هیچ دلیل واحدی برای رفتارهای مرتبط با سندرم پیتر پن وجود ندارد. احتمالا نتیجه عوامل پیچیده است. در ادامه برخی احتمالات و علت های ایجاد سندرم پیترپن مطرح شده است.
تجربیات دوران کودکی
سبک های فرزندپروری می تواند منجر به افرادی شود که مهارت های زندگی در سطح بزرگسالان را یاد نگرفته اند، در اجتناب از مسئولیت ها و تعهدات زیرک هستند، بیش از حد بر احساسات طلبی و لذت جویی تمرکز می کنند و آزادی و فرار را رمانتیک می کنند. افراد مبتلا به سندرم پیتر پن اغلب دارای والدین بیش از حد محافظ یا بسیار سهل گیر هستند. این دو سبک فرزندپروری کاملا متفاوت هستند، اما در اینجا تفکیک شده است:
-
فرزندپروری سهل گیرانه: والدین بیش از حد سهل گیر معمولا محدودیت های زیادی (یا هیچی) برای رفتار شما تعیین نمی کنند. در نتیجه، با این باور بزرگ می شوید که انجام هر کاری که می خواهید خوب است. وقتی کار اشتباهی انجام می دهید، والدینتان از هرگونه عواقبی مراقبت می کنند و از شما در برابر سرزنش محافظت می کنند، بنابراین هرگز یاد نگرفتید که برخی اقدامات عواقبی دارد. اگر آنها در اوایل بزرگسالی به نیازهای مالی شما رسیدگی می کردند و هرگز انتظار نداشتند برای چیزهایی که می خواهید کار کنید، ممکن است متوجه نشوید که چرا باید اکنون کار کنید.
-
فرزندپروری محافظتی: از طرف دیگر، والدین محافظ می توانند به شما این احساس را بدهند که گویی دنیای بزرگسالان ترسناک و پر از مشکلات است. آنها ممکن است شما را به لذت بردن از دوران کودکی تشویق کنند و در آموزش مهارت هایی مانند بودجه بندی، نظافت خانه یا مهارت های ساده تعمیر و رفتارهای حفظ رابطه شکست بخورند. والدینی که می خواهند جوانی شما را طولانی کنند، ممکن است از بحث در مورد این مفاهیم بزرگسالی با شما اجتناب کنند. این می تواند شما را به سمت این مفاهیم در زندگی خود هدایت کند.
عوامل اقتصادی
مشکلات اقتصادی و رکود می تواند به سندرم پیتر پن، به ویژه در نسل های جوان تر، کمک کند. به عبارت دیگر، "بزرگسالی" ممکن است کمی سخت تر از گذشته باشد. برای هدایت شغلی نسبت به گذشته، به زحمت، خودانگیختگی و مهارت های اجتماعی بیشتری نیاز است. گزارشی در سال 2013 که توسط دانشگاه جورج تاون تهیه شد، نشان می دهد که تغییرات تکنولوژیکی و ساختاری در اقتصاد آمریکا باعث انتقال سخت تر بین نوجوانی و اوایل بزرگسالی می شود.
دستمزدهای کمتر و فرصت های کمتر برای پیشرفت در نیروی کار نیز می تواند انگیزه پایین را برای دنبال کردن شغلی که کمتر به آن علاقه دارید را متوقف کند. نرخ شهریه دانشگاه که از تورم پیشی گرفته است، استرس و اضطراب مالی بیشتری ایجاد کرده است، که برخی از افراد سعی می کنند با اجتناب از مسئولیت مالی به طور کامل آن را مدیریت کنند.
درمان سندرم پیتر پن چیست
برای شروع یک درمانگر ممکن است با پرسیدن سوالاتی در مورد سابقه خانوادگی و بررسی هر گونه اختلالات سلامت روان یا آسیب های دوران کودکی که در گذشته تجربه کرده اید شروع کند. روانشناسان می گویند: «ما به تاریخچه خانواده شما و پویایی های فرزندپروری که تجربه کرده اید نگاه می کنیم و واقعا شروع به ساختن این عضله بینش می کنیم. اگر بتوانیم بفهمیم که مشکلات ما چگونه به وجود آمده اند، آنگاه می توانیم شروع به پیشرفت کنیم و تصمیم بگیریم که بخواهیم کاری متفاوت انجام دهیم."
اگر ویژگی های سندرم پیتر پن را نشان می دهید، درمانگر می تواند به شما کمک کند بر روی یک حوزه از زندگی خود تمرکز کنید که در آن احساس راحتی می کنید که مسئولیت بیشتری را بر عهده بگیرید. به عنوان مثال، اگر در مورد درخواست های شغلی اضطراب دارید، ممکن است به شما کمک کنند تا این احساسات را بررسی کنید و هدفی را برای ایجاد رزومه خود تعیین کنید. اگر در حفظ یک رابطه مشکل دارید، یک درمانگر می تواند به شما کمک کند علت آن را بررسی کنید و به شما کمک کند تا آنچه را که در یک رابطه به دنبال آن هستید تعریف کنید.
اغلب، هسته اصلی رفتار حق طلبانه و خود محورانه، عزت نفس بسیار پایین است. درمان می تواند به افراد کمک کند عزت نفس، اعتماد به نفس و شفقت به خود را بهبود بخشند و اغلب، هسته جلسات درمانی حول افزایش تحمل پریشانی فرد، ایجاد فضایی برای احساسات، و تمرین توانایی شناسایی، بیان و به چالش کشیدن این احساسات در مراحل کوچک است. آنچه اغلب برای افرادی که تحمل پریشانی پایینی دارند اتفاق می افتد این است که به محض اینکه چیزی ناراحت کننده رخ می دهد، آن را کنار می زنند. آنها حتی واقعا نمی دانند چه احساسی دارند و این ارتباط وجود ندارد.
سوالات متداول
1- سندرم پیتر پن چیست؟
سندرم پیتر پن یک اصطلاح روانشناسی رایج است که برای توصیف بزرگسالانی که در بزرگ شدن مشکل دارند، استفاده می شود که در متن مقاله شرح داده شده است.
2- علائم سندرم پیترپن چیست؟
برای افراد مبتلا به سندرم پیتر پن، تحمل پریشانی آن ها بسیار پایین است که در متن مقاله توضیح کامل داده شده است.
3- علت سندرم پیترپن چیست؟
هیچ دلیل واحدی برای رفتارهای مرتبط با سندرم پیتر پن وجود ندارد اما در متن مقاله دلایل دیگر آن توضیح داده شده است.