آیا تا به حال احساس کردید که زندگی بی معنی است؟ همه ما زمان های چالش برانگیزی را می گذرانیم. برخی از مورد انتظار است، در حالی که برخی دیگر ما را غافلگیر می کنند. احساس هیجان و شگفتی هنوز برای شما تازگی دارد. دوستان جدید، مهارت های جدید، مکان های جدید. اما پس از آن، نقطه ای فرا می رسد که متوجه می شوید، روز به روز یکسان است. یکنواخت، خشک و توخالی.
گاهی لذتی که یک روزی داشتید حالا محو شده و شما نمی توانید به خود کمک کنید اما احساس می کنید که دیگر چیزی وجود ندارد. دلایل مختلفی برای احساس پوچی و بی معنا بودن زندگی وجود دارد. در این مقاله در مورد این دلایل و نحوه مقابله با بی معنی بودن زندگی صحبت شده است.
علت بی معنی بودن زندگی
در مقطعی، شما از زندگی معنادار خود که از نظر اجتماعی تجویز شده بود، فاصله گرفتید. بله، ممکن است احساس بی معنی بودن و گم گشتگی کنید، اما مجبور نیستید همینطور بمانید. ابتدا باید علت بی معنی شدن زندگی را کشف کنید که در ادامه برخی از آن ها شرح داده شده است.
شما فقط به دنبال خوشی های لذت طلبانه هستید.
آیا باور دارید که پول و داشتن قدرت می تواند شما را خوشحال کند؟ لذت گرایی، یا دنبال لذت و ارضای نفسانی بودن، در ظاهر معنا پیدا می کند. از این گذشته، آیا زندگی روی زمین قرار نیست لذت بخش و سرگرم کننده باشد؟ این که فقط به دنبال فعالیت های لذت بخش باشید، از مسئولیت های طولانی مدت که برای سلامت روان شما بسیار بهتر است، غفلت می کنید و فقط درگیر خوشی های زودگذر خواهید بود.
صرف داشتن اوقات خوش راهی برای خوشحال کردن شما نیست. حتی می تواند با تداوم و به تاخیر انداختن رضایت از زندگی، عکس آن را ایجاد کند. در عوض، تلاش برای ایجاد و حفظ روابط مثبت و خودسازی درازمدت به شما کمک می کند تا به سوی تحقق برسید. این نوع خوبی از رضایت است که به طور طبیعی اجازه می دهد لذت جویی شما به شکل بسیار سالم تری تبدیل شود.
شما خود را از انجام آن کار ترسناک باز می دارید.
آیا به احساسات خود اجازه می دهید به شما بگویند که چه کاری می توانید انجام دهید یا نمی توانید؟ رشد چیز ترسناکی است، عدم قطعیت، طرد شدن و قرار گرفتن در معرض آسیب پذیری می تواند برای اکثر مردم بسیار زیاد باشد. اما با عقب نگه داشتن خود، خود را از دانستن اینکه واقعا تا کجا می توانید پیش بروید محدود می کنید. شخصی که می خواهید از او درخواست کنید یا شغلی که احساس می کنید بیش از حد برای آن صلاحیت ندارید؟ با وجود ترس این کار را انجام دهید. یک کشتی همیشه در ساحل امن است، اما آن چیزی نیست که برایش ساخته شده است.
شما نسبت به گذشته خود وسواس دارید.
آیا به خاطر کارهایی که در گذشته انجام داده اید یا در انجام آنها ناکام بوده اید، خودتان را محدود می کنید؟ خواه فقدان احساس نزدیکی، خبرهای بد ناگهانی یا ترومای دوران کودکی وحشتناک باشد، ممکن است تاثیرات مواج گذشته را بر خود فعلی احساس کنید. در حالی که برخی از این افکار خارج از کنترل هستند، تکرار آنها در ذهن شما می تواند عواقب منفی و احساس بی معنی بودن زندگی را به همراه داشته باشد.
با انعکاس و توجه، نه مسدود کردن، افکار خود را کنترل کنید. درک کنید که دوباره ظاهر شده است، درد، عدم اطمینان، پشیمانی و در عین حال خودتان را ببخشید. فکر را به عنوان بخش جداگانه ای از خود، یادگاری کهنه و کشف شده ببینید و سپس فکر را با آرامش رها کنید.
شما هدف اشتباهی را انتخاب کردید.
چشمان خود را ببندید و این را تصور کنید: یک زندگی خوب. اگر در فرهنگ غربی بزرگ شده اید، ممکن است امنیت مالی، سفر هیجان انگیز و خانه ای راحت حاوی یک خانواده سالم را تصور کرده باشید. این هدف بدی نیست، فقط بهترین هدف برای همه نیست.
فرهنگ سرمایه داری به ما می آموزد که موفقیت، بهره وری و مصرف کلید های یک زندگی خوب هستند. اما نگه داشتن این "زندگی خوب" به عنوان هدف شما می تواند باعث شود که صاحب چیزهای زیادی شوید و احساس پوچی کنید.
به جای بهره وری، بسیاری از ما با پشتکار قابل تحسینی برای طول عمر تلاش می کنیم. ما سبزیجات ارگانیک می خوریم، ورزش های قلبی عروقی انجام می دهیم و در محراب سلامتی عبادت می کنیم. تا زمانی که بیماری و پیری به ما برسد. با سرمایه گذاری روی یک دیدگاه محدود از موفقیت، زندگی را به فهرستی از وظایف تقلیل می دهیم. بلند شوید، به سر کار بروید، به خانه بیایید، فیبر خود را بخورید، 50 دقیقه روی تردمیل بمانید، هشت ساعت بخوابید و این روند را تکرار کنید.
در این نوع زندگی، افرادی که وظیفه آمیز در کار زندگی می گذرند و هرگز به موفقیت نمی رسند، تنها با ناامیدی باقی می مانند. و کسانی که به موفقیت می رسند، با ناراحتی، بی انصافی ذاتی جهان را احساس می کنند که در آسایش زندگی کرده در حالی که دیگران بدون دلیل قانع کننده ای تلاش می کنند. عاقلانه نیست که هدف زندگی خود را روی چیزی سرمایه گذاری کنید که به این سرعت از بین انگشتان شما بگذرد.
راه های مقابله با بی معنی بودن زندگی
زندگی زیباست. اما گاهی اوقات ممکن است احساس کنید که در یک چرخه یکنواخت هستید. احساس می کنید که هر روز همان کار را انجام می دهید یا زندگی بی معنی دارید. دلایل بی معنی بودن زندگی می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. اما برای مقابله با بی معنا شدن زندگی راه های زیر پیشنهاد می شود.
با نیت زندگی کنید.
وقتی با نیت زندگی می کنید، متوجه می شوید که چرا کاری را انجام می دهید. شما هر جنبه ای از زندگی خود را در نظر خواهید گرفت تا ببینید آیا با چشم انداز یا اهداف شما همخوانی دارد یا خیر. زندگی با قصد و نیت تمرینی است که در آن زندگی روزمره خود را بر اساس باورها و ارزش های اصلی خود می سازید.
سفر زندگی عمدی می تواند چالش برانگیز باشد زیرا شما شروع به تعریف ارزش ها و باورهای شخصی خود می کنید. ممکن است در این مدت تمرین خودگویی مثبت و قطع ارتباط با عوامل حواس پرتی، مانند رسانه های اجتماعی، مفید باشد. سعی کنید احساسات خود را بررسی کنید تا به آنچه می خواهید و نیاز دارید نزدیک شوید. سوالات زیر ممکن است به شما در شروع کار کمک کند:
-
چه چیزی برای من احساس شادی ایجاد می کند؟
-
چه علایقی را دوست دارم بیشتر کشف کنم؟
-
چه چیزی مرا به موفقیت سوق می دهد؟
-
موفقیت برای من چه معنایی دارد؟
قدردانی را تمرین کنید.
تحقیق سال 2017 منبع معتبر نشان می دهد که احساس و قدردانی نسبت به آنچه در زندگی دارید راهی برای در آغوش گرفتن خوبی های اطرافتان است. می تواند شما را به سمت زندگی رویاهایتان راهنمایی کند و به شما کمک کند هدفی را در روز پیدا کنید. تحقیقات سال 2022 نشان می دهد که نوشتن قدردانی می تواند به افراد کمک کند شرایط خود را به شکل مثبتی تنظیم کنند، استرس را کاهش دهند و خلق و خوی خود را بهبود بخشند. شما می توانید قدردانی را در زندگی روزمره خود با موارد زیر وارد کنید:
-
نوشتن نامه به کسی که تاثیر مثبتی روی شما داشته است.
-
ایجاد لیستی از چیزهایی که برای آنها سپاسگزار هستید.
-
در لحظاتی که احساس شکرگزاری می کنید وقت بگذارید.
-
ابراز سپاس در هنگام نماز خواندن.
چیزهایی را کشف کنید که به زندگی معنا می بخشد.
تماشای چیزهایی که به زندگی شما معنا می بخشد می تواند به شما در یافتن جنبه های مثبت کمک کند. گاهی اوقات، چیزهایی که پیش پا افتاده به نظر می رسند بیشترین معنا را به ارمغان می آورند، از جمله یک منظره طبیعی زیبا یا یک نعمت غیرمنتظره. دکتر نوئل نلسون، روانشناس بالینی و نویسنده، توضیح می دهد که «انجام کاری با معنا مستلزم اهمیت و ارزش دادن به آن عمل است». نلسون مثال های زیر را در مورد چگونگی یافتن معنا در زندگی روزمره ارائه می دهد:
-
زنگ ساعت خود را در صبح تنظیم کنید تا به خودتان زمان کافی برای آماده شدن برای روز بدون احساس عجله بدهید.
-
در آغوش گرفتن همسرتان، نه به این دلیل که این یک امر عادی است، بلکه به این دلیل که می خواهید به او بگویید که چقدر از او قدردانی می کنید.
همچنین می توانید تمرین ذهن آگاهی «آگاهی به قهوه» را امتحان کنید که شامل آگاهی دادن به حواس پنج گانه شما در حین نوشیدن نوشیدنی دلخواهتان مانند قهوه، چای یا آب است.
روی ارتباطات مثبت تمرکز کنید.
گذراندن وقت با افراد مثبت راه مطمئنی برای یافتن معنا در زندگی شماست. بهترین روابط برای شک دادن، ارتباط با کسانی است که حمایت و مثبت اندیشی می کنند و در عین حال شما را در سفر تشویق می کنند. همچنین ممکن است با یادآوری خاطرات با خانواده و دوستان، گوش دادن به موسیقی که شما را به یاد دوران شادی می اندازد، یا ایجاد دفترچه ای برای رویدادهای مهم زندگی، فضایی برای دلتنگی ایجاد کنید.
طبق تحقیقات سال 2022، گذراندن لحظاتی در نوستالژی می تواند به افراد کمک کند تا معنای زندگی را پیدا کنند، حفظ کنند و به آن بازگردانند. تحقیقات همچنین نشان می دهد که نوستالژی می تواند احساس تعلق و پذیرش شما را افزایش دهد، حتی زمانی که با چالش هایی در زندگی روبرو هستید. توجه به این نکته مهم است که همه افراد گذشته مثبتی ندارند که بتوان در مورد آن تامل کرد. اگر تجربه مثبتی از نوستالژی ندارید، در نظر بگیرید که فرد یا تجربه ای را شناسایی کنید که خاطرات مثبت یا لذت خشتری را برای شما به همراه دارد.
به دنبال کمک حرفه ای باشید.
سفر برای یافتن معنای زندگی می تواند دشوار باشد، اما لازم نیست به تنهایی آن را انجام دهید. برای کمک به مقابله و یافتن معنای زندگی با یک درمانگر یا روانشناس صحبت کنید. اگر با یک بیماری روانی زندگی می کنید، آنها همچنین می توانند به شما در مدیریت علائمی که ممکن است در احساساتی که تجربه می کنید، دست داشته باشند، کمک کنند.
پیاده روی کنید.
ورزش یکی از بهترین راه ها برای تقویت روحیه و سطح انرژی است. اگرچه این ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما زمانی که احساس ضعف می کنید، پیاده روی می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند. پیاده روی در بیرون می تواند به شما کمک کند تا با دنیای اطراف خود ارتباط بیشتری برقرار کنید. در حالی که راه می روید، سعی کنید سر خود را خالی کنید. به چیزهایی که شما را آزار می دهد فکر نکنید و راه هایی برای رها شدن از آنها پیدا کنید.
سوالات متداول
1- علت بی معنی بودن زندگی چیست؟
احتمالا در مقطعی، شما از زندگی معنادار خود که از نظر اجتماعی تجویز شده بود، فاصله گرفتید که در متن مقاله علت این احساس توضیح داده شده است.
2- راه های مقابله با بی معنی بودن زندگی چیست؟
برای مقابله با بی معنا شدن زندگی راه های زیادی پیشنهاد شده است که در متن مقاله برخی از آن ها را برای شما توضیح داده ایم.
3- تاثیر قدردانی بر بی معنا بودن زندگی چیست؟
تحقیقات نشان می دهد که قدردانی نسبت به آنچه در زندگی دارید راهی برای در آغوش گرفتن خوبی های اطرافتان است که در متن مقاله شرح داده شده است.